رباعی شمارهٔ ۱۸۲۵
جان در ره ما بباز اگر مرد دلی
ورنی سر خویش گیر کز ما بحلی
این ملک کسی نیافت از تنگ دلی
حق میطلبی و مانده در آب و گلی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جان در ره ما بباز اگر مرد دلی
ورنی سر خویش گیر کز ما بحلی
هوش مصنوعی: اگر مردی دارای دل هستی، جان خود را در راه ما فدا کن وگرنه خود را کنار بکش زیرا که ما به تو نیازی نداریم.
این ملک کسی نیافت از تنگ دلی
حق میطلبی و مانده در آب و گلی
هوش مصنوعی: کسی در این سرزمین به مقام و عزت نرسیده است، زیرا که از تنگنظری دلش پر از حقخواهی است و در میان مشکلات و ناملایمات زندگی دست و پا میزند.

مولانا