گنجور

رباعی شمارهٔ ۱۷۸۸

خوش خوش صنما تازه رخان آمده‌ای
خندان بدو لب لعل گزان آمده‌ای
آن روز دلم ز سینه بردی بس نیست
کامروز دگر به قصد جان آمده‌ای

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوش خوش صنما تازه رخان آمده‌ای
خندان بدو لب لعل گزان آمده‌ای
هوش مصنوعی: عزیزم، با چهره‌های تازه و شاداب آمده‌ای و لب‌های زیبایت همواره در حال خندیدن است.
آن روز دلم ز سینه بردی بس نیست
کامروز دگر به قصد جان آمده‌ای
هوش مصنوعی: آن روز که دل مرا از سینه‌ام بیرون بردی، کافی نبود، حالا دوباره به نیت جان من آمده‌ای؟