رباعی شمارهٔ ۱۴۲۶
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
این رباعی توسط همایون شجریان، توی آلبوم جدیدش خونده شده که پیشنهاد میدم حتماً گوش بدین، ولی با اینی که نوشته شده کمی تفاوت داره:
ای همدم روزگار چونی بی من
ای مونس و غمگسار چونی بی من
من با رخ چون خزان زردم بی تو
تو با رخ چون بهار چونی بی من
همایون شجریان عزیز این رباعی رو بسیاااااااااار عالی خوندن!!!!
سلام.
مصرع سوم این رباعی اشتباه نگاشته شده:
من با رخ چون خزان «زردم» بی تو
رخ+خزان+زردی خزان. اول از اینکه معنای شعر بع این شکل مشخص تر و مناسب تر است. و دوم ایتکه واژه خرابم دارای سه هجا هست. و از اساس با وزن شعر همخوانی نداره.
درمصراع سوم به خای خرابم زردم هست.اشتباه شده اس.
همایون شجریان مونس و همدم را جا به جا گفته و خراب را زرد گفته.
البته زرد هم لطفی دیگر داشت. اما خراب در وزن درست تر مینشیند. نون از تقطیع ساقط است بقول قدما و اگر زرد باشد خزان را باید کشیده خواند تا در وزن جا شود که درست نیست.
دوم این که وقتی شاعر میگوید رخ ِِ چون خزان، تنها وجه ِِ شبَه ِِ رخ و خزان همانا رنگ زرد آن است و ذکر زرد پس از خزان، زاید مینماید. همان خراب را میپسندم که با خزان هم آهنگ هم هست
به شدت موجز و زیبا به خراب شدن وزن در صورت وجود «زردم» به جای «خرابم» اشاره کردید.
وزن رباعی هم «مفعول مفاعیل مفاعیل فعل» نوشته شده که بنده گمان میکنم غلطه و «مفعول مفاعیل مفاعیلن فع» درسته.
سلام،
ممکنه یکی توضحی بده این دو بیت رو؟ مخصوصاً "چونی به من "رو.
پیاپیش ممنون.
@ Raa
چونی -> چه گونه ای، چه طوری، چه حالی داری
در مصرعات 1،2،4 علامت پرسش ( ؟) اضافه کن...
سپاس فراوان، بابک عزیز.
به نظر می رسد یک تناقض ظاهری در این دوبیتی وجود دارد. اگر کسی مونس روزگار است نمی تواند برای کسی که در آن روزگار است مونس نباشد و اگر آن فرد در آن روزگار نیست پرسیدن این سوال غلط است که چونی بی من ؟
چونی ؟ که کلمه پرسش از کمیت و کیفیت است در مورد کسی که مونس روزگار و همدم غمگسار است چه معنی می دهد ؟
کسی که مونس روزگار است نمی تواند خراب باشد که خرابی و مونسی روزگار در یک نفس نمی گنجند. پس مولانا پی چیست؟
من با رخ چون خزان ، خرابم بی تو
رخ من چون خزان است و هر لحظه به موی بادی بند است و در پی آن زمستانی است که سردی و حکایت یخ بندان دارد، خزانی که چنین ماهیت و وصفی دارد و هر رنگش به برگی زرد می ماند ، بی تو خراب است.
و نکته همین جاست ، انسان نباید خود را بی او کند تا رخ خزانش ، خرابتر نشود.
والا او مونس روزگار است خود را از هیچ کس دریغ نخواهد کرد که او همدم غمگسار و رخی چون بهار دارد که شادبی و طراوت از هر طرفش می بارد.
آقای دکتر گاوگانی، به نظر من بیت اول هر دومصرع نشانه هایی از کنایه درشون هست که ماهم در زمان حال و در زبان محاوره ای بسیار ازشون استفاده میکنیم.مثلا دوستی که رفته مسافرت و مدت هاست که احوالی از شما نگرفته و شما میخوای با کنایه بهش بگید بی معرفت هست:
سلام با معرفت، خوش میگذره بدون من؟
و مثلا بیت اول این شعر رو اگر با همین فرمول محاوره ای کنیم:
کسی که تا دیروز میگفتی همدم و غمگسار منی، بدون من بهتری؟