گنجور

رباعی شمارهٔ ۱۰۴۰

سودای توام در جنون می‌زد دوش
دریای دو چشم موج خون می‌زد دوش
تا نیم شبی خیل خیالت برسید
ورنی جانم خیمه برون می‌زد دوش

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سودای توام در جنون می‌زد دوش
دریای دو چشم موج خون می‌زد دوش
هوش مصنوعی: دیروز در حالی که در جنون عشق تو غرق شده بودم، چشمانم همچون دریایی موج می‌زد و خون اشک می‌ریخت.
تا نیم شبی خیل خیالت برسید
ورنی جانم خیمه برون می‌زد دوش
هوش مصنوعی: به نیمه شب خیال تو به سراغم آمد، اما جانم گذشته از اینها بود و دیروز شب در حال آماده شدن برای خروج بود.

حاشیه ها

1394/10/22 06:12
فرید

سودای توام درب جنون میزد دوش درست است