غزل شمارهٔ ۹۸۳
هر کی در ذوقِ عشق دنگ آمد
نیک فارغ ز نام و ننگ آمد
نشود بند گفت و گوی جهان
شیرگیری که چون پلنگ آمد
شیشهٔ عشق را فراغتهاست
گر بر او صد هزار سنگ آمد
نام و ناموس کی شود مانع؟
چونکه آن دلربای شنگ آمد
صد هزاران چو آسمان و زمین
پیش جولانِ عشق تنگ آمد
قیصر روم عشق غالب باد
گر کسل چون سپاه زنگ آمد
زُهره بر چنگ این نوا میزد
کان قمر عاقبت به چنگ آمد
شمس تبریز هر کی بیتو نشست
عذر او پیش عشق لنگ آمد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر کی در ذوقِ عشق دنگ آمد
نیک فارغ ز نام و ننگ آمد
هوش مصنوعی: هر کسی که به زیباییهای عشق پی ببرد، به خوبی از قید نام و ننگ رها میشود.
نشود بند گفت و گوی جهان
شیرگیری که چون پلنگ آمد
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم بگوییم سخن گفتن و تبادل نظر در دنیا به راحتی و شیرینی انجام نمیشود مانند زمانی که پلنگی وارد میشود. این به این معناست که وقایع و شرایطی ممکن است باعث ایجاد تنش و مشکل در ارتباطات انسانی شوند.
شیشهٔ عشق را فراغتهاست
گر بر او صد هزار سنگ آمد
هوش مصنوعی: عشق مانند شیشهای است که تنها در آرامش و بیدغدغهگی میتواند سالم بماند و اگر بر آن سنگ بفتد، ممکن است آسیب ببیند.
نام و ناموس کی شود مانع؟
چونکه آن دلربای شنگ آمد
هوش مصنوعی: وقتی دلبر و زیبایی در دسترس باشد، نام و آبرو چه اهمیتی دارد؟
صد هزاران چو آسمان و زمین
پیش جولانِ عشق تنگ آمد
هوش مصنوعی: عشق آنقدر وسعت و عمق دارد که تمامی آسمان و زمین در مقایسه با آن کوچک و محدود میشوند.
قیصر روم عشق غالب باد
گر کسل چون سپاه زنگ آمد
هوش مصنوعی: در اینجا به معنای پیروزی عشق بر قدرت اشاره شده است. حتی اگر قدرت نظامی و ایستادگی سپاه تحت تاثیر خستگی و تضعیف قرار گیرد، عشق همچنان برتر و غالب است.
زُهره بر چنگ این نوا میزد
کان قمر عاقبت به چنگ آمد
هوش مصنوعی: زهره بر ساز آواز میزد که در نهایت ماه هم به دست آمد.
شمس تبریز هر کی بیتو نشست
عذر او پیش عشق لنگ آمد
هوش مصنوعی: هر کسی که بدون تو بنشیند و زندگی کند، نتواند عشق را به درستی درک کند و بهانهاش در برابر آن ناتوان است.