گنجور

غزل شمارهٔ ۹۷۹

شاهدی بین که در زمانه بزاد
بت و بتخانه را به باد بداد
شاهدانی که در جهان سمرند
کس از ایشان دگر نیارد یاد
از رخ ماه او چو ابر گشود
هفت گردون ز همدگر بگشاد
همچو مهتاب شاخ شاخ آن نور
سوی هر روزنی درون افتاد
تابشش چون بتافت بیشترک
جان‌ها را بخورد از بنیاد
جان‌ها ذره ذره رقصان گشت
پیش خورشید جان‌ها دلشاد
همچو پرواز شمس تبریزی
جمله پران که هر چه بادا باد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شاهدی بین که در زمانه بزاد
بت و بتخانه را به باد بداد
هوش مصنوعی: شاهدی وجود دارد که در این دوران، بت و معبد بت‌پرستی به باد فنا رفته‌اند.
شاهدانی که در جهان سمرند
کس از ایشان دگر نیارد یاد
هوش مصنوعی: شاهدانی که در این دنیا خوشبو و دلربا هستند، هیچ‌کس غیر از آنها را به یاد نمی‌آورد.
از رخ ماه او چو ابر گشود
هفت گردون ز همدگر بگشاد
هوش مصنوعی: وقتی او با صورت ماه خود پرده ابر را کنار زد، آسمان به دو نیم تقسیم شد و دنیای بالا از هم جدا شد.
همچو مهتاب شاخ شاخ آن نور
سوی هر روزنی درون افتاد
هوش مصنوعی: نور ماه مانند شعاع‌هایی است که به هر جایی نفوذ می‌کند و درون هر فضایی روشنایی می‌آورد.
تابشش چون بتافت بیشترک
جان‌ها را بخورد از بنیاد
هوش مصنوعی: حرکت و نور او به قدری قوی و تاثیرگذار است که روح‌ها را به عمق وجودشان تحت تاثیر قرار می‌دهد و از اساس وجودشان را تغییر می‌دهد.
جان‌ها ذره ذره رقصان گشت
پیش خورشید جان‌ها دلشاد
هوش مصنوعی: روح‌ها یکی یکی در برابر خورشید زندگی به رقص درآمدند و پر از شادی شدند.
همچو پرواز شمس تبریزی
جمله پران که هر چه بادا باد
هوش مصنوعی: مانند پرواز شمس تبریزی، همه پرندگان آزادند تا به هر سمت که می‌خواهند بروند و بدون قید و شرط زندگی کنند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۹۷۹ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/10/22 17:12
نادر..

عالی!! به هر سازی می رقصاند جااان ها را...