گنجور

غزل شمارهٔ ۹۵۱

هر آن نوی که رسد سوی تو قدید شود
چو آب پاک که در تن رود پلید شود
ز شیر دیو مزیدی مزید تو هم از اوست
که بایزید از این شیردان یزید شود
مرید خواند خداوند دیو وسوسه را
که هر که خورد دم او چو او مرید شود
چو مشرقست و چو مغرب مثال این دو جهان
بدین قریب شود مرد زان بعید شود
هر آن دلی که بشورید و قی شدش آن شیر
ز شورش و قی آن شیر بوسعید شود
هر آنک صدر رها کرد و خاک این در شد
هزار قفل گران را دلش کلید شود
ترش ترش تو به خسرو مگو که شیرین کو
پدید آید چون خواجه ناپدید شود
چو غوره رست ز خامی خویش شد شیرین
چو ماه روزه به پایان رسید عید شود
خموش آینه منمای در ولایت زنگ
نما به قیصر رومش که تا مرید شود

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر آن نوی که رسد سوی تو قدید شود
چو آب پاک که در تن رود پلید شود
هوش مصنوعی: هر کسی که به سوی تو بیاید، مانند آبی پاک می‌شود که به درون بدن می‌رود و هر آنچه ناپاکی در آن باشد، آلوده می‌گردد.
ز شیر دیو مزیدی مزید تو هم از اوست
که بایزید از این شیردان یزید شود
هوش مصنوعی: از شیر دیو، تو هم از آن چیزی داری که بایزید از این شیر یزید، یعنی برتر می‌شود.
مرید خواند خداوند دیو وسوسه را
که هر که خورد دم او چو او مرید شود
هوش مصنوعی: خداوند دیو وسوسه را مرید خطاب می‌کند، زیرا هر کس به او گوش دهد و از او پیروی کند، به زیر تسلط و影响 او در می‌آید.
چو مشرقست و چو مغرب مثال این دو جهان
بدین قریب شود مرد زان بعید شود
هوش مصنوعی: به مانند مشرق و مغرب، این دو جهان نیز به هم نزدیکند. انسانی که به حقیقت نزدیک شود، به دوری و جدایی از این دنیا رنج نخواهد برد.
هر آن دلی که بشورید و قی شدش آن شیر
ز شورش و قی آن شیر بوسعید شود
هوش مصنوعی: هر دلی که به عشق و شور و هیجان دچار می‌شود، از آن عشق به مانند شیر بوسیعید قوی و شجاع می‌شود.
هر آنک صدر رها کرد و خاک این در شد
هزار قفل گران را دلش کلید شود
هوش مصنوعی: هر وقت که انسان از افکار بالاتر خود دست بکشد و به مسائل و مشکلات دنیوی توجه کند، می‌تواند بر قفل‌های سنگین و دشواری‌ها غلبه کند و به راحتی راه حل‌ها را پیدا کند.
ترش ترش تو به خسرو مگو که شیرین کو
پدید آید چون خواجه ناپدید شود
هوش مصنوعی: نباید در غیاب خواجه، به خسرو از شیرینی او یاد کنی، زیرا وقتی خواجه در دسترس نیست، آن شیرینی از بین می‌رود.
چو غوره رست ز خامی خویش شد شیرین
چو ماه روزه به پایان رسید عید شود
هوش مصنوعی: وقتی که میوه نارس به کمال می‌رسد و طعم شیرینی پیدا می‌کند، مانند شب آخر ماه رمضان که با پایان روزه‌ها جشن گرفته می‌شود.
خموش آینه منمای در ولایت زنگ
نما به قیصر رومش که تا مرید شود
هوش مصنوعی: سکوت کن و خودت را به دیگران نشان نده، بلکه مانند آینه‌ای روشن باش که زیبایی خود را به شاه روم نشان دهد تا او هم مجذوب و پیرو تو شود.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۹۵۱ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۹۵۱ به خوانش فاطمه زندی