اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
امروز مرده بین که چه سان زنده میشود
آزاد سرو بین که چه سان بنده میشود
هوش مصنوعی: امروز به مرده نگاه کن که چگونه زنده میشود و به سرو نگاه کن که چگونه از بند رهایی مییابد.
پوسیده استخوان و کفنهای مرده بین
کز روح و علم و عشق چه آکنده میشود
هوش مصنوعی: در بین استخوانهای پوسیده و کفنهای مردگان، چه چیزهایی از روح، دانش و عشق به وجود میآید.
آن حلق و آن دهان که دریدهست در لحد
چون عندلیب مست چه گوینده میشود
هوش مصنوعی: آن حلق و دهانی که در قبر شکافته شده است، مانند بلبل مست چه سرودی را به زبان میآورد؟
آن جان به شیشهای که ز سوزن همیگریخت
جان را به تیغ عشق فروشنده میشود
هوش مصنوعی: جان انسان مانند شیشهای است که از سوزن فرار میکند و در دل این فرار، به عشق کسی که آن را میفروشد، تسلیم میشود.
بسیار دیدهای که بجوشد ز سنگ آب
از شهد شیر بین که چه جوشنده میشود
هوش مصنوعی: تو بارها دیدهای که چگونه آب از دل سنگ میجوشد، حالا به شیرینترین شهد نگاه کن و ببین چه نیرویی آن را به جوش میآورد.
امروز کعبه بین که روان شد به سوی حاج
کز وی هزار قافله فرخنده میشود
هوش مصنوعی: امروز کعبه را ببین که به طرف زائران راه افتاده است، زیرا هزاران کاروان خوشبخت به سوی آن حرکت میکنند.
امروز غوره بین که شکر بست از نشاط
امروز شوره بین که چه روینده میشود
هوش مصنوعی: امروز به دقت نگاه کن تا ببینی چطور گل و میوهها از نشاط و شادابی خود را نمایان میکنند، و در عین حال نگاهی هم به شوری و تلخی زندگی بینداز تا ببینی چه چیزهایی ممکن است از آن به وجود بیاید.
میخند ای زمین که بزادی خلیفهای
کز وی کلوخ و سنگ تو جنبنده میشود
هوش مصنوعی: ای زمین، بخند که خلیفهای به دنیا آمد که حتی سنگ و کلوخ تو هم به خاطر او حرکت میکنند.
غم مرد و گریه رفت بقای من و تو باد
هر جا که گریهایست کنون خنده میشود
هوش مصنوعی: غم و اندوه دیگر جایی ندارد و به جای آن، بقا و استمرار زندگی ما در هر جایی که اشکی ریخته میشود، حالا با خنده و شادی پر میشود.
آن گلشنی شکفت که از فر بوی او
بی داس و تیش خار تو برکنده میشود
هوش مصنوعی: باغی شکوفا شده است که بدون نیاز به داس و تیشه، بوی خوش او باعث شده تا خارها از آن جدا شوند.
پاینده گشت خضر که آب حیات دید
پاینده گشت و دید که پاینده میشود
هوش مصنوعی: خضر زمانی که آب حیات را مشاهده کرد، در راه جاودانگی قرار گرفت و به این نتیجه رسید که این آب باعث بقای او خواهد شد.
پاینده عمر باد روان لطیف ما
جان را بقاست تن چو قبا ژنده میشود
هوش مصنوعی: باشد که عمر ما پاینده و طولانی باشد. روح لطیف ما در زندگی ماندگار است، اما بدن مانند جامهای قدیمی و فرسوده میشود.
خاموش و خوش بخسپ در این خرمن شکر
زیرا شکر به گفت پراکنده میشود
هوش مصنوعی: در سکوت و آرامش در این انبوه شیرینی فرو برو، زیرا شکر به زودی از گفتگوی پراکنده منتشر میشود.
من خامشم ولیک ز هیهای طوطیان
هم نیشکر ز لطف خروشنده میشود
هوش مصنوعی: من ساکت هستم، اما صدای طوطیها به مثل نغمهای شیرین و لطیف میماند که حتی در سکوت من هم تاثیرگذار است.
حاشیه ها
پاینده عمر باد روان لطیف ما ...... حقاً که پاینده و جاودانی ، هما نطور که خودت گفتی ،
اگر عالم بقایا بد هزار ان قرن و من رفته
میان عاشقان هر شب سمر باشم سمر باشم
1397/03/23 17:05
برگ بی برگی
شاید این غزل زیبا در آغازین روزهای تحول بنیادی مولانا پس از دیدار با شمس سروده شده باشد و در آن مولانا گویی از نو زاده شده و آنی که می خواسته شده است . شکر و شهد پراکنی را عندلیب وار آعاز میکند چنان که از این شهد، شیر میجوشد که پرورنده جان آدمیان است ، در خرمن شکر آسودن را خوشتر میداند اما این شکر نه به اراده وی که با لطف و اراده او با واسطه طوطیان شکر شکن از نی وجودش تراوش میکند تا جهانیان را از آن بهره ها باشد.
بیت 4 :جان به شیشه ، کم ظرفیت و هراسان از زخم یک سوزن
بیت 14 : هم نیشکر ز لطف خروشنده می شود . نی شکر که در واقع نوعی نی تو پر است، و خالی نیست ــ کنایه از آدم پر حرف ــ در این موضع از عطای خداوندی ،درون تهی و آمادۀ نواختن می شود