اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در عشق زنده باید، کز مُرده هیچ ناید
دانی که کیست زنده؟ آن کو ز عشق زاید
هوش مصنوعی: در عشق، باید زنده باشی، زیرا از مرده هیچ چیزی حاصل نمیشود. آیا میدانی که آن کسی که از عشق متولد میشود، چه کسی است؟
گرمی شیر غرّان، تیزی تیغ برّان
نَری جمله نران، با عشق کند آید
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که عشق میتواند همانند نیرویی قوی و تند، تاثیر زیادی بر افراد بگذارد. عشق مانند شیر خروشان و تیغ تیز است که میتواند بر تمام سختیها غلبه کند و همه چیز را تحت تأثیر قرار دهد. در واقع، عشق میتواند احساسات و رفتارهای خاصی را در انسانها به وجود آورد و آنها را به عمل وادارد.
در راه رهزنانند، وین همرهان زنانند
پای نگارکرده این راه را نشاید
هوش مصنوعی: در این مسیر افرادی هستند که خطرناک و خیانتکارند، اما همراهان من انسانهای نیک و وفادارند. پای کسانی که دلها را شیفته خود کردهاند، سزاوار این راه نیست.
طبل غزا برآمد وز عشق لشکر آمد
کو رُستم سرآمد؟ تا دست برگشاید
هوش مصنوعی: طبل جنگ به صدا درآمد و از عشق لشکری شکل گرفت. آیا رستم حاضر است تا دست به کار شود؟
رعدش بغرّد از دل، جانش ز ابر قالب
چون برق بجهد از تن یک لحظهای نپاید
هوش مصنوعی: صدای رعد از دل او شنیده میشود و مانند برقی که از ابرها میجهد، او نیز یک لحظه در این حالت نمیماند و زود گذر است.
هرگز چنین سری را تیغ اجل نَبُرّد
کاین سر ز سربلندی بر ساق عرش ساید
هوش مصنوعی: هرگز چنین فردی را مرگ نمیگیرد، زیرا این فرد به خاطر عظمت و بزرگیاش، سرش به افلاک میرسد.
هرگز چنین دلی را غصّه فرو نگیرد
غمهای عالم او را شادی دل فزاید
هوش مصنوعی: هرگز دل چنین کسی غمهای دنیا را فراموش نمیکند و غمها به شادی او افزوده نخواهد شد.
دریا پیش ترش رو، او ابر نوبهارست
عالم بدوست شیرین، قاصد ترش نماید
هوش مصنوعی: دریا به سمت جلو حرکت کرده و از ابرهای بهاری خود را نشان میدهد. در این دنیا، همه چیز به او شیرینی میبخشد و پیامآوران نیز به زیبایی او اشاره میکنند.
شیرش نخواهد آهو، آهوی اوست یاهو
منکر در این چراخور بسیار ژاژ خاید
هوش مصنوعی: شیر، آهو را نخواهد گرفت، چون آهو نزد اوست. حالا در این محل، کسی که به دنبال حقیقت است، درگیر حرفهای بیمحتوا و دروغ است.
در عشق جوی ما را، در ما بجوی او را
گاهی منش ستایم، گاه او مرا ستاید
هوش مصنوعی: در عشق، گاهی باید به دنبال او در درون خودمان بگردیم. بعضی وقتها به او ویژگیهای خوب میدهم و گاهی او هم مرا تحسین میکند.
تا چون صدف ز دریا بگشاید او دهانی
دریای ما و من را چون قطره دررباید
هوش مصنوعی: مانند صدف که از دریا باز میشود، او نیز دهانی میگشاید که در آن، ما و خودخواهیهایمان مانند قطرهای دریا در نظر گرفته میشود.
حاشیه ها
1392/07/15 04:10
امین کیخا
پای نگار کرده شاید فرانمون و اشاره به رنگ کردن پاها باشد که با حنا انجام می شود و نیز ویراست نوینش که لاک ناخن است .
1392/07/15 04:10
امین کیخا
چراخور بسیار زیباست . چریدن را اخرین بار سهراب بزرگوار زیبا بکار برده است یعنی ان شعر که می گوید کسی نیست خستگی های مرا بچرد ! و دلدار را به اهویی مانسته است .
1392/07/15 09:10
امین کیخا
گویا خلخال را می فرمایید
خیلیییی ممنون به خاطر این سابت قوی ،،خداقوت
در عشق جوی ما را در ما بجوی او را
گاهی منش ستایم گاه او مرا ستاید...
پای نگار کرده در بیت سه اشاره به هنر قدیمی نقاشی با حنا روی دست و پای دختران دمبخت دارد که هنوز در جنوب ایران و نیز در هند و پاکستان جاری است. بعدتر خود "نگار" برای اسم دختران بکار برده شده.
پای نگار کرده استعاره از پای ظریف است.
عرفان ایرانی بدنبال فرهنگ مهر و آیین پهلوانی پدید آمد که دیرین و بسیار کهن است
رستم نماد آن آیین و فرهنگ است وآنرا همیشه زنده نگاه میدارد و این عرفان و رازورزی نیز به زندگی و آفرینندگی و زایندگی است برخلاف دین باورانی که شناخت و آفرینش را مرده و پایان بافته میدانند و دنباله کار را در بهشت ابدی میجویند
فرهنگ مهر در شاهنامه به زیبایی گسترده شده است با شاهی انسان آغاز و با نقش جوان و زن است که آیین پهلوانی پدید می آید
1403/11/13 13:02
محمدحسین مسعودی گاوگانی
گویی ملزومات عشق را می خواهد بشمارد:
در عشق چه چیزی مجاز و ممکن است و چه چیزی محال و ناممکن.
پس لازمه عشق ، زنده بودن است چون هیچ عملی از مرده ها بر نمی آید یعنی عشق یک عمل و حرکت است فقط ذهن و ... نیست. البته لازمه زنده بودن نیز ، عشق است و برای همین است که زنده را ، در بیت بعدی معنی می کند. زنده آن است که ازعشق بزاید یعنی اولا عشق داشته باشد و حتما باید عشق داشته باشد و ثانیاً عشقش زاینده باشد. یعنی اگر کسی این دو ویژگی را داشت زنده است " عشقی زاینده و خالق"
1403/11/13 13:02
محمدحسین مسعودی گاوگانی
در راه عشق ، رهزنان بسیارند و اگر همراهان ، زن باشند و در پای بند زینت و نگاریا حنا و وقار ، شایسته این کار و این راه نیستند. این راه پای چابک می خواهد نه پای نازک ، این راه را ، این پای را ، پیرایش باید نه آرایش. زنان اهل آرایش و اضافه کردن هستند اما این راه ، راه پیرایش و کاستن است ، پس باید رنگ و نگار از پای راه گرفت و خود را آماده مصاف رهزنان ساخت نه انگیزه آنان