اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صنما گر ز خط و خال تو فرمان آرند
این دل خسته مجروح مرا جان آرند
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و نقش و نگار تو برای من فرمان بدهد، این دل رنجور و زخمی من دوباره جان خواهد گرفت.
عاشقان نقش خیال تو چو بینند به خواب
ای بسا سیل که از دیده گریان آرند
هوش مصنوعی: عاشقان وقتی در خواب تصویر تو را می بینند، گاهی آنچنان از عشق و احساساتشان غمگین می شوند که اشک هایشان به سیل میماند و جاری میشود.
خنک آن روز خوشا وقت که در مجلس ما
ساقیان دست تو گیرند و به مهمان آرند
هوش مصنوعی: روز خوشی است هنگامی که در جمع ما نوشیدنیفروشان دست تو را بگیرند و تو را به مهمانی ببرند.
صوفیان طاق دو ابروی تو را سجده برند
عارفان آنچ نداری بر تو آن آرند
هوش مصنوعی: صوفیان به زیبایی و جذابیت ابروهای تو احترام میگذارند و به آن سجده میکنند، اما عارفان، خواستهای را که تو در خود نداری برای تو طلب میکنند.
چشم شوخ تو چو آغاز کند بوالعجبی
آدم کافر و ابلیس، مسلمان آرند
مسلمان آرند یعنی ایمان میآورند
بت پرستان رخ خورشید تو را گر بینند
بر قد و قامت زیبای تو ایمان آرند
هوش مصنوعی: اگر بتپرستان زیبایی و شکوه چهره تو را ببینند، با دیدن قامت و ظرافتی که داری، به تو ایمان خواهند آورد.
شمهای گر ز تو در عالم علوی برسد
قدسیان رقص بر این گنبد گردان آرند
هوش مصنوعی: اگر جزئی از وجود تو به عالم بالا برسد، فرشتگان به خاطر این نور، دور این گنبد آسمانی به شادی و رقص درمیآیند.
گر بدین عاشق دلسوخته مسکینی
شکری زان لب چون لعل بدخشان آرند
هوش مصنوعی: اگر به این عاشق دلسوختهی مسکین، شکری از آن لبهایی که مانند لعل بدخشان است، هدیه دهند.
جان و دل هر دو فدای شکرستان تو باد
آب حیوان چو از آن چاه زنخدان آرند
هوش مصنوعی: زندگی و احساسات من برای شیرینیهای تو فدای میشود، همانطور که آب حیات از چاه زیبایی تو به دست میآید.
شمس تبریز اگر بلبل باغ ارمی
باش تا قوت تو از روضه رضوان آرند
هوش مصنوعی: اگر شمس تبریز مانند بلبل باغ ارم باشد، پس نیروی تو از بهشت به سوی تو میآید.
حاشیه ها
دنیا و آنچه در آن است را در خدمت شمس میداند و وجود او را موجب شادی و نشاط این جهان و آن جهان، که به هستی جلال دین معنی بخشید و او به هستی جهانیان
نکتهای جالب و تلویحی در بیت صوفیان و عارفان است که صوفیان از صمیم قلب به او سجده میکنند و عارفان آن چه او ندارد برای او میآورند
مهارت شمس نیز در همین بود که سخن نو را تشخیص میداد و نو شناس بود همان گونه که زرگر زر ناب را میشناسد
تصوف مقولهای تاریخی است که پس از اسلام آغاز میشود یعنی دورهای پس از پیامبر و صحابه و تابعین و زهاد است که مورد استقبال مسلمین قرار میگیرد و مانند تابعین و زهاد دچار فساد و آلودگی و ریا و کم کم بی رنگ میشود آنان بر عکس زهاد که اهل ظاهر و عبادت بسیار بودند، پرستش خدا و رسول را قلبا بجا میآوردند ولی در صف آنان نیز ریاکاران جای گرفتند و آن را بی اعتبار ساختند
عرفان اما مقولهای فرهنگی است که همواره با انسان همراه بوده است و هیچ ارتباطی با دین خاصی ندارد بلکه ادیان از آن تغذیه میکنند و از تنه آن چون شاخههایی سر بر آورده اند
تلاشی است برای پی بردن به معنای هستی و زندگی و عصاره وجود و باز گشائی راز و رمزهای حیات