گنجور

غزل شمارهٔ ۷۰۲

پرکندگی از نفاق خیزد
پیروزی از اتفاق خیزد
تو ناز کنی و یار تو ناز
چون ناز دو شد طلاق خیزد
ور زان که نیاز پیش آری
صد وصلت و صد عناق خیزد
از ناز شود ولایتی تنگ
در دل سفر عراق خیزد
تو خون تکبر ار نریزی
خون جوش کند خناق خیزد
رو دردی ناز را بپالا
زیرا طرب از رواق خیزد
یار آن طلبد که ذوق یابد
زیرا طلب از مذاق خیزد
یارست نه چوب مشکن او را
چون برشکنی طراق خیزد
این بانگ طراق چوب ما را
دانیم که از فراق خیزد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پرکندگی از نفاق خیزد
پیروزی از اتفاق خیزد
هوش مصنوعی: اختلاف و نفاق باعث تضعیف می‌شود، در حالی که اتحاد و توافق می‌تواند به پیروزی و موفقیت منجر شود.
تو ناز کنی و یار تو ناز
چون ناز دو شد طلاق خیزد
هوش مصنوعی: زمانی که تو ناز می‌کنی و محبوب تو هم ناز می‌کند، این ناز و لجبازی می‌تواند باعث جدایی و دوری شما از هم شود.
ور زان که نیاز پیش آری
صد وصلت و صد عناق خیزد
هوش مصنوعی: اگر به درگاه نیاز و درخواست بروی، صدها اتحاد و آغوش گرم به سوی تو خواهد آمد.
از ناز شود ولایتی تنگ
در دل سفر عراق خیزد
هوش مصنوعی: به دلیل ناز و دلربایی، جایگاه و حریم خاصی در دل بوجود می‌آید و از آنجا سفر به عراق آغاز می‌شود.
تو خون تکبر ار نریزی
خون جوش کند خناق خیزد
هوش مصنوعی: اگر تو از خودخواهی و تکبر دست نکشی، مشکلات و عواقب بدی به سراغت خواهد آمد که باعث تنگی نفس و سختی در زندگی‌ات می‌شود.
رو دردی ناز را بپالا
زیرا طرب از رواق خیزد
هوش مصنوعی: به چهره نازنین خود لبخند بزن، زیرا شادی و نشاط از دل آرامش می‌جوشد.
یار آن طلبد که ذوق یابد
زیرا طلب از مذاق خیزد
هوش مصنوعی: دوست کسی را می‌خواهد که از دوستی لذت ببرد، زیرا عشق و محبت از حس و احساس سرچشمه می‌گیرد.
یارست نه چوب مشکن او را
چون برشکنی طراق خیزد
هوش مصنوعی: دوست من مانند چوبی نیست که به راحتی بشکنی. اگر او را بشکنی، از او صدای ناهنجاری برخواهد خاست.
این بانگ طراق چوب ما را
دانیم که از فراق خیزد
هوش مصنوعی: این صدا که از ضربه چوب ما بلند می‌شود، نتیجه‌ی دوری و جدایی ما را به خوبی نشان می‌دهد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۰۲ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۷۰۲ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1396/03/09 16:06
نادر..

یار آن طلبد که ذوق یابد
زیرا طلب از مذاق خیزد..
یاد مطلع غزل زیبای دیگری افتادم.. غزلی که زنده یاد نصرت فاتح علی خان با موسیقی و صدای جادویی و دلنشینش آنرا اجرا کرده بود:
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم پی دیدار می گردم....

1398/03/05 17:06
مسعود شماعی زاده

در پاسخ نادر عزیز:
غزلی که فرمودید (و با صدای دلنشین فاتح علیخان و همایون شجریان بسیار شنیدنی شده) از مولانا نیست. احتمالا یکی از دوستداران مولانا سروده و به نام او تخلص کرده است.

1402/11/28 20:01
پیک سحری ا

از مولاناست دوست عزیز منبع موجوده براش

1400/01/20 16:04
مریم

غزل سخن مستانه می گویم ولی هوشیار می گردم

نیست در غزلیات

1402/04/11 11:07
مریم بکوک

بخاطر اینکه از مولانا نیست. این غزل منسوبه به مولانا 

1400/01/20 18:04
nabavar

نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می‌گردم
مذاق عاشقی دارم پی دیدار می‌گردم
خدایا رحم کن بر من پریشان وار می‌گردم
خطا کارم گناهکارم به حال زار می‌گردم
شراب شوق می نوشم به گرد یار می‌گردم
سخن مستانه می گویم ولی هوشیار می‌گردم
گهی خندم گهی گریم گهی افتم گهی خیزم
مسیحا در دلم پیدا و من بیمار می‌گردم
بیا جانا عنایت کن تو مولانای رومی را
غلام شمس تبریزم قلندروار می‌گردم

1400/08/15 13:11
یلدا ی.

نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم پی دیدار می گردم....

این غزل را بهرام جی بسیار زیبا اجرا کرده 

1402/04/11 11:07
مریم بکوک

مطلع غزل از کتاب لیلی و مجنون حکیم نظامی گنجه ای است.

پرکندگی از نفاق خیزد

پیروزی از اتفاق خیزد

و این بیت به قدری زیباست که مولانا مستقیم از این بیت غزل سروده اند.