غزل شمارهٔ ۶۶۳
توی نقشی که جانها برنتابد
که قند تو دهانها برنتابد
جهان گرچه که صد رو در تو دارد
جمالت را جهانها برنتابد
روان گشتند جانها سوی عشقت
که با عشقت روانها برنتابد
درون دل نهان نقشیست از تو
که لطفش را نهانها برنتابد
چو خلوتگاه جان آیی خمش کن
که آن خلوت زبانها برنتابد
بدو نیک ار ببینی نیک نبود
از آن بگذر کز آنها برنتابد
بگو تو نام شمس الدین تبریز
که نامش را نشانها برنتابد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
توی نقشی که جانها برنتابد
که قند تو دهانها برنتابد
هوش مصنوعی: در موقعیتی که هیچکس قادر به تحمل سختیها نیست، مانند شیرینیای که هیچکس نمیتواند آن را بچشد.
جهان گرچه که صد رو در تو دارد
جمالت را جهانها برنتابد
هوش مصنوعی: هرچند که دنیا از زیبایی تو زوایای زیادی را به نمایش میگذارد، اما نمیتواند جمال تو را به طور کامل درک کند و در خود جای دهد.
روان گشتند جانها سوی عشقت
که با عشقت روانها برنتابد
هوش مصنوعی: جانها به سوی عشق تو روانه شدند، زیرا که عشق تو طاقت جانها را نمیآورد.
درون دل نهان نقشیست از تو
که لطفش را نهانها برنتابد
هوش مصنوعی: در دل من تصویری از تو وجود دارد که زیباییاش نمیتواند در خفا پنهان بماند.
چو خلوتگاه جان آیی خمش کن
که آن خلوت زبانها برنتابد
هوش مصنوعی: وقتی وارد مکانی میشوی که روح را به آرامش میآورد، باید سکوت را رعایت کنی؛ زیرا آن فضا نمیتواند گفتوگوها را تحمل کند.
بدو نیک ار ببینی نیک نبود
از آن بگذر کز آنها برنتابد
هوش مصنوعی: اگر به چیزی نگاه کردی و دیدی که خوب نیست، از آن عبور کن، زیرا از آن چیزهای بد نمیتوان فرار کرد.
بگو تو نام شمس الدین تبریز
که نامش را نشانها برنتابد
هوش مصنوعی: بگو که نام شمسالدین تبریز آنقدر بزرگ و پرمعناست که هیچ نشان و علامتی نمیتواند آن را به خوبی نمایش دهد.