گنجور

غزل شمارهٔ ۶۱۷

چشم از پی آن باید تا چیز عجب بیند
جان از پی آن باید تا عیش و طرب بیند
سر از پی آن باید تا مست بتی باشد
پا از پی آن باید کز یار تعب بیند
عشق از پی آن باید تا سوی فلک پرد
عقل از پی آن باید تا علم و ادب بیند
بیرون سبب باشد اسرار و عجایب‌ها
محجوب بود چشمی کو جمله سبب بیند
عاشق که به صد تهمت بدنام شود این سو
چون نوبت وصل آید صد نام و لقب بیند
ارزد که برای حج در ریگ و بیابان‌ها
با شیر شتر سازد یغمای عرب بیند
بر سنگ سیه حاجی زان بوسه زند از دل
کز لعل لب یاری او لذت لب بیند
بر نقد سخن جانا هین سکه مزن دیگر
کان کس که طلب دارد او کان ذهب بیند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشم از پی آن باید تا چیز عجب بیند
جان از پی آن باید تا عیش و طرب بیند
هوش مصنوعی: برای دیدن چیزهای شگفت‌انگیز، باید نگاه‌مان به جلو باشد، و برای اینکه لذت و خوشحالی را تجربه کنیم، باید دل‌مان دنبال آن باشد.
سر از پی آن باید تا مست بتی باشد
پا از پی آن باید کز یار تعب بیند
هوش مصنوعی: برای رسیدن به محبوبی باید جوانب و نشانه‌های عشق را در نظر گرفت. اگر کسی به دنبال خوشحالی و شادابی است، باید از درد و تعب‌های ناشی از عشق و انتظار نیز عبور کند.
عشق از پی آن باید تا سوی فلک پرد
عقل از پی آن باید تا علم و ادب بیند
هوش مصنوعی: عشق انسان را به سوی آسمان و کمال می‌برد، و عقل و اندیشه نیز به دنبال آن باید باشند تا علم و ادب را بشناسند و درک کنند.
بیرون سبب باشد اسرار و عجایب‌ها
محجوب بود چشمی کو جمله سبب بیند
هوش مصنوعی: اگر نگاهی به دنیای بیرون داشته باشیم، بسیاری از اسرار و شگفتی‌ها از ما پنهان می‌مانند. تنها چشمی می‌تواند این اسرار را ببیند که به جستجوی علل و عوامل اصلی بپردازد و همه چیز را در راستای علت‌ها ببیند.
عاشق که به صد تهمت بدنام شود این سو
چون نوبت وصل آید صد نام و لقب بیند
هوش مصنوعی: عاشق اگرچه به خاطر تهمت‌های زیادی مورد بدگویی قرار بگیرد، وقتی زمان وصال و دیدار محبوبش فرا برسد، نام و اعتبار زیادی پیدا می‌کند و همه او را به خوبی می‌شناسند.
ارزد که برای حج در ریگ و بیابان‌ها
با شیر شتر سازد یغمای عرب بیند
هوش مصنوعی: بهتر است که انسان برای انجام حج، در مسیری دشوار با شرایط سخت و خطرناک روبرو شود، تا این‌که فقط به دنبال منفعت و غارتگری بیفتد و از روح واقعی این عمل دور شود.
بر سنگ سیه حاجی زان بوسه زند از دل
کز لعل لب یاری او لذت لب بیند
هوش مصنوعی: حاجی بر روی سنگ سیاه بوسه می‌زند، چون از دلش احساس می‌کند که از لب‌های یار خود طعم لذت را می‌چشد.
بر نقد سخن جانا هین سکه مزن دیگر
کان کس که طلب دارد او کان ذهب بیند
هوش مصنوعی: ای دوست، به آنچه می‌گویی ارج نه بگذار و مانند سکه‌ای که به نقد نیست حاشا نکن، زیرا کسی که به دنبال حقیقت است، نمی‌تواند چیز بی‌ارزشی را ببیند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۶۱۷ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1395/09/25 23:11
نادر

چقدر زیباست این مصرع:
"محجوب بود چشمی کو جمله سبب بیند"
و در جایی دیگر فرموده است:
مسبب سبب این جا در سبب بربست
تو آن ببین که سبب می‌کشد ز بی‌سببی ..

1401/07/23 18:09
علی ک

بر نقد سخن جانا هین سکه مزن دیگر

 

کان کس که طلب دارد او کان ذهب بیند