غزل شمارهٔ ۵۸۲
اگر خواب آیدم امشب سزای ریش خود بیند
به جای مفرش و بالی همه مشت و لگد بیند
ازیرا خواب کژ بیند که آیینه خیالست او
که معلومست تعبیرش اگر او نیک و بد بیند
خصوصا اندر این مجلس که امشب در نمیگنجد
دو چشم عقل پایان بین که صدساله رصد بیند
شب قدرست وصل او شب قبرست هجر او
شب قبر از شب قدرش کرامات و مدد بیند
خنک جانی که بر بامش همی چوبک زند امشب
شود همچون سحر خندان عطای بیعدد بیند
برو ای خواب خاری زن تو اندر چشم نامحرم
که حیفست آن که بیگانه در این شب قد و خد بیند
شرابش ده بخوابانش برون بر از گلستانش
که تا در گردن او فردا ز غم حبل مسد بیند
ببردی روز در گفتن چو آمد شب خمش باری
که هرک از گفت خامش شد عوض گفت ابد بیند
غزل شمارهٔ ۵۸۱: مه دی رفت و بهمن هم بیا که نوبهار آمدغزل شمارهٔ ۵۸۳: رسیدم در بیابانی که عشق از وی پدید آید
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر خواب آیدم امشب سزای ریش خود بیند
به جای مفرش و بالی همه مشت و لگد بیند
هوش مصنوعی: امشب اگر به خواب بروم، به جای اینکه روی فرش و بالش استراحت کنم، فقط به مشت و لگد برخورد میکنم.
ازیرا خواب کژ بیند که آیینه خیالست او
که معلومست تعبیرش اگر او نیک و بد بیند
هوش مصنوعی: چون کسی خواب بدبیند، باید بداند که آن خواب تنها بازتابی از افکار و تصورات اوست. پس اگر در خواب چیزهای خوب یا بد ببیند، تفسیر آن مشخص است.
خصوصا اندر این مجلس که امشب در نمیگنجد
دو چشم عقل پایان بین که صدساله رصد بیند
هوش مصنوعی: بهویژه در این مجلس، امشب دو چشم که قادر به دیدن دور و نزدیک هستند، به قدری محتوا و معنا دارد که صد سال تلاش و جستجو نتیجهاش را نشان میدهد.
شب قدرست وصل او شب قبرست هجر او
شب قبر از شب قدرش کرامات و مدد بیند
هوش مصنوعی: شب قدر، شب وصال و وصل اوست و شب جدایی از او، شبی مانند شب قبر است. از شب قدر، کرامات و کمکهایی دریافت میشود.
خنک جانی که بر بامش همی چوبک زند امشب
شود همچون سحر خندان عطای بیعدد بیند
هوش مصنوعی: چه خوشحالی که کسی در شب بر بامش با چوبک میزند؛ او امشب شبی شاد و خندان را خواهد گذراند و نعمتهای بیپایانی را مشاهده خواهد کرد.
برو ای خواب خاری زن تو اندر چشم نامحرم
که حیفست آن که بیگانه در این شب قد و خد بیند
هوش مصنوعی: برو، ای خواب، از چشمان کسی که برای تو نامحرم است دور شو، چون این نادرست است که کسی بیگانه در این شب خاص و زیبا تو را ببیند.
شرابش ده بخوابانش برون بر از گلستانش
که تا در گردن او فردا ز غم حبل مسد بیند
هوش مصنوعی: به او شراب بده و بگذار بخوابد تا از گلستانش دور شود، چرا که اگر فردا غم و مشکلات به گردنش بیفتد، دیگر نمیتواند آنها را تحمل کند.
ببردی روز در گفتن چو آمد شب خمش باری
که هرک از گفت خامش شد عوض گفت ابد بیند
هوش مصنوعی: روز که میگذشت، در صحبت و گفتوگو فعال بودی، اما با آمدن شب، سکوتی بر تو حاکم شد. هر کس که در این چهارچوب سکوت کند، به جایش چیزهای ماندگاری را خواهد دید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۵۸۲ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1394/02/22 18:04
هنگامه حیدری
در بیت پنجم می فرماید:
خنک جانی که بر بامش همی چوبک زند امشب
شود همچون سحر خندان، عطای بی عدد بیند
چوبک : نام تخته و چوبی است که مهتر پاسبانان شبها بدست گیرد و آن چوب را بر تخته زند تا پاسبانان از صدای آن بیدار و هشیار باشند.
1397/11/29 23:01
ناصر از آنکارا
سلام
خسته نباشید
در مصرع دوم بیت اول
" مفرش و بالش "
صحیح است
1397/11/29 23:01
ناصر از آنکارا
سلام
خسته نباشید
در مصرع دوم - بیت اول
" مفرش و بالین "
صحیح است