گنجور

غزل شمارهٔ ۵۲

چون همه عشق روی تست جمله رضای نفس ما
کفر شده‌ست لاجرم ترک هوای نفس ما
چونکه به عشق زنده شد‌، قصد غزاش چون کنم‌؟
غمزه خونی تو شد حج و غزای نفس ما
نیست ز نفس ما مگر نقش و نشان سایه‌ای
چون به خم دو زلف تست مسکن و جای نفس ما
عشق فروخت آتشی کآب حیات از او خجل
پرس که از برای که آن ز برای نفس ما
هژده هزار عالم عیش و مراد عرضه شد
جز به جمال تو نبود جوشش و رای نفس ما
دوزخ جای کافران‌، جنت جای مؤمنان
عشق برای عاشقان‌، محو سزای نفس ما
اصل حقیقت وفا سر خلاصه رضا
خواجه روح شمس دین بود صفای نفس ما
در عوض عبیر جان در بدن هزار سنگ
از تبریز خاک را کحل ضیای نفس ما

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون همه عشق روی تست جمله رضای نفس ما
کفر شده‌ست لاجرم ترک هوای نفس ما
هوش مصنوعی: از آنجا که تمامی عشق و محبت ما معطوف به توست، تمام خواسته‌های نفسانی‌امان بی‌معنا و نادرست به نظر می‌رسند، به همین خاطر تمایل به پیروی از خواسته‌های نفسانی‌امان را رها می‌کنیم.
چونکه به عشق زنده شد‌، قصد غزاش چون کنم‌؟
غمزه خونی تو شد حج و غزای نفس ما
هوش مصنوعی: وقتی که به عشق زنده شدم، چگونه می‌توانم به زیارت و درس عشق بروم؟ جذابیت و نگاه زیبای تو، سبب شده که جان و روح ما به تپش بیفتد و دل ما را به سفر بکشاند.
نیست ز نفس ما مگر نقش و نشان سایه‌ای
چون به خم دو زلف تست مسکن و جای نفس ما
هوش مصنوعی: حضور ما تنها مانند نشانی از سایه‌ای است که در خم‌های دو زلف تو آرام گرفته و در حقیقت، مکان و جای ما در این دنیا، به تو وابسته است.
عشق فروخت آتشی کآب حیات از او خجل
پرس که از برای که آن ز برای نفس ما
هوش مصنوعی: عشق آتشی به‌پا کرد که آب زندگی از او شرمنده شد. از او بپرس که این آتش برای چه کسی است، آیا برای وجود ما نیست؟
هژده هزار عالم عیش و مراد عرضه شد
جز به جمال تو نبود جوشش و رای نفس ما
هوش مصنوعی: هزاران چیز دلپذیر و خواسته‌ها برای لذت بردن به ما نشان داده شد، اما تنها زیبایی تو بود که توانست نفس ما را به هیجان بیاورد.
دوزخ جای کافران‌، جنت جای مؤمنان
عشق برای عاشقان‌، محو سزای نفس ما
هوش مصنوعی: دوزخ مناسب کافران است، و بهشت برای مؤمنان. عشق برای عاشقان وجود دارد، و در نهایت، نتیجه کارها و رفتار ما مشخص خواهد شد.
اصل حقیقت وفا سر خلاصه رضا
خواجه روح شمس دین بود صفای نفس ما
هوش مصنوعی: وفاداری واقعی در نهایت به رضایت و خشنودی از زندگی برمی‌گردد که در وجود خواجه، روح شمس دین، نمایان است و این موجب پاکی و شفافیت نفس ما می‌شود.
در عوض عبیر جان در بدن هزار سنگ
از تبریز خاک را کحل ضیای نفس ما
هوش مصنوعی: در عوض بوی خوش عطر جان تو، هزاران سنگ از خاک تبریز به چشم ما زینت می‌بخشد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۲ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۵۲ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۵۲ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۵۲ به خوانش آرش خیرآبادی

حاشیه ها

1392/10/29 15:12
مجتبا

دوستان واساتید لطف کنن معنی این شعر رو برای من بنویسند

1395/10/12 15:01
رضا

بارها در متون اسلامی تأکید شده که نباید به دنبال هوای نفس رفت. مولانا می گوید وقتی نفس من طالب عشق تو است چرا از نفسم پیروی نکنم؟ و البته سزای چنین نفسی محو و نابودی در دریای عشق است.

1399/11/23 20:01
امیر

سلام مجتبا گرامی.بنده نقطه نظر هایی دارم که قطعا بی عیب نیست. بیت1_ذات خدا یعنی ذات انسان و درجه مقصود و رضایت این نفس و ذات این است که جملگی به عشق روی بیاوریم و هر کس از عشق سرباز زد و از دل راند کافر شده است زیرا خداوند دل ادمی را با عشق تعبیه کرد و گوشزد کرد که در راه عشق باشیم___در مذهب عشق کسی که سوز و گداز عشق ندارد کافر است. بیت2_چرا با نفس و دلم بجنگم و خود را سرزنش کنم چون به عشق، انها زنده شدند و اتش سوزان و تحمل ناپذیر عشق را در وجودم فوران کردند و من را در بلا انداختند زیرا باید نیرو خود را برای جنگیدن با کرشمه و ناز یار نگه دارم و در نهایت ان عمزه و ناز باعث مرگ من در دریای عشق اوست___از یک طرف عمزه و ناز یار را عبادت می کند(حج) و از ان طرف با ان می جنگد(غزا) بیت3_بی یار و بدون عشقش نفس و حقیقت ما مانند یک سایه توخالی و بی ارزش است .خویشتن ما در حضور تو معنی و مفهوم پیدا می کند.___عظمت و بزرگی خدا را می رسونه البته بیشتر بیت منظور از یار و معشوق خدا است. بیت4_اتش عشق بر افروخته شد بر دل عاشقان که حتی اب حیات(مایعی که در افسانه هر کس ازان میخورد به عمر جاودانه ای دست پیدا می کرد)با ان همه عظمت و ارزش در برابر تو شرمسار است و نمی توان با ان عشق اتش را خاموش کرد و دل را تسکین داد.بروید از خدا بپرسد که چرا امانت الهی(عشق)را در وجود ادمی تعبیه کرد تا او این وظیفه را به دوش بکشد__ البته این بیت میتونه چند معنا داشته باشه بیت5_هجده هزار (منظور زیادی مقدار هست)عالم خوشی و شادمانی و خواست و ارزو برای انسان عرصه و نمایش دادند تا انسان با انتخاب انها در ظاهر در رفاه و اسودگی باشند ولی عاشقان (نفس انها) راه عشق خدا را انتخاب کردند که بسیار زیبا و بی همتاست بیت6_دوزخ محل زندگی کافران و بهشت محل زندگی مومنان و جایگاه و سزای عاشقان محو و نابودی انها در راه سخت عشق هست__بله عاشقان بسیار والاترند که در واقع مذهب عشق را با ارزش تر از مذهب مونان و کافران میداند که قطعا هست و بر منکرش لعنت. بیت7_در مورد خواجه شمس تبریزی زبان می گشاید که تاثیر زیادی بر هویت و ذات مولانای بزرگ گذاشت و اورا اصل حقیقت وفا میخواند و اگاه از سر و راز هستی و صفای روح خودش را مدیون شمس است. بیت8_شعر های من مانند عبیر،(ماده ای خوشبو) جان صد انسان که با سنگ فرقی ندارد و عشق درونش موج نمی زند تاثیر می گذارد و رویه انها در زندگی را تغییر می دهد همانطور که خاک کوی یار در تبریز(محل زندگی شمس)حکم کحل را دارد(ماده ای که باعث شفای چشم می شود) و وجود و ذاتم را از حقیقت و روشنایی لبریز می کند.در کل می گوید بخاطر اینکه از شمس تاثیر پذیرفتم شعرهایم زبان زد عام هست اری شمس تبریزی در شناخت معرفت و حقیقت در جایگاه والایی برخوردار است.

1401/10/27 13:12
مهدی تنها

ممنونم از شما