غزل شمارهٔ ۵۱۳
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۵۱۳ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۵۱۳ به خوانش اسماعیل فرازی کانال سکوت
غزل شمارهٔ ۵۱۳ به خوانش عندلیب
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
برپرد آن دل که پرش شه شکست..
دیدار معنوی مثنوی, [16.02.21 22:39]
کیست در این شهر که او مست نیست
کیست در این دور کز این دست نیست
کیست که از دمدمه روح قدس
حامله چون مریم آبست نیست
کیست که هر ساعت پنجاه بار
بسته آن طره چون شست نیست
چیست در آن مجلس بالای چرخ
از می و شاهد که در این پست نیست
مینهلد می که خرد دم زند
تا بنگویند که پیوست نیست
جان بر او بسته شد و لنگ ماند
زانک از این جاش برون جست نیست
بوالعجب بوالعجبان را نگر
هیچ تو دیدی که کسی هست نیست
برپرد آن دل که پرش شه شکست
بر سر این چرخ کش اشکست نیست
نیست شو و واره از این گفت و گوی
کیست کز این ناطقه وارست نیست
تفسیر اجمالی غزل
مولانا از مجلس انسی سخن می گوید که گویی شعر عاشقان است .آنان واسطۀ پیری جادویی
و اعجاب بر انگیز از خودی خویشتن رها شده و به حضرت حق واصل شده اند .
تصویری که شاعر از مجلس عشرت الهی عالم بالا به دست می دهد بی شباهت به توصیف افلاطون
از خدایان اساطیری بر فراز فلک زرین نیست . و این که می الهی چنان مستی آورده است که جایی
برای هشیاری خرد جزوی نمانده است تا جای خرده گیری شکاکان باشد که بگویند پیوند و اتحاد
عارف با احدیت گاهی هست و گاهی نیست . ضمنا واژۀ پیوست بسیار ظریفانه در غزل آمده است
هم به معنای پیوند است و هم برابر نهاده ای ست برای "مدام" ، که در زبان عربی برای شراب می گویند
#دیدارمعنوی_مثنوی
#محمدبینش(زیبا روز)
@didarmasnavi