غزل شمارهٔ ۴۳۱
عشوه دشمن بخوردی عاقبت
سوی هجران عزم کردی عاقبت
بازگردی زان خسان زن صفت
سوی این مردان چو مردی عاقبت
سیر گردی زان همه جفتان تو زود
چونک فرد فرد فردی عاقبت
چون گل زردی ز عشق لالهای
لاله گردی گرچه زردی عاقبت
چونک خاک شمس تبریزی شدی
نور سقفی لاجوردی عاقبت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عشوه دشمن بخوردی عاقبت
سوی هجران عزم کردی عاقبت
هوش مصنوعی: عشق و محبت را از محبوب خود دریافت کردی، اما در نهایت تصمیم گرفتی که از او جدا شوی.
بازگردی زان خسان زن صفت
سوی این مردان چو مردی عاقبت
هوش مصنوعی: اگر از آن بیخودان و بیخاصیت برگردی و به سوی این مردان شایسته بروی، در نهایت به نتیجهای خوب خواهی رسید.
سیر گردی زان همه جفتان تو زود
چونک فرد فرد فردی عاقبت
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو در زندگی خود با افراد مختلفی روبرو میشوی، اما در نهایت هر فردی به تنهایی سرنوشت خود را رقم میزند و به نتیجهی خاصی میرسد.
چون گل زردی ز عشق لالهای
لاله گردی گرچه زردی عاقبت
هوش مصنوعی: اگر عشق مانند لالهای باشد، تو نیز به زیبایی و درخشانی آن تبدیل خواهی شد، حتی اگر در نهایت رنگت زرد و کمرنگ شود.
چونک خاک شمس تبریزی شدی
نور سقفی لاجوردی عاقبت
هوش مصنوعی: وقتی که به حالت خاک و زمین شمس تبریزی درمیآیی، در نهایت به نوری مانند سقفی از لاجورد تبدیل میشوی.
حاشیه ها
1403/07/19 03:10
وحید نجف آبادی
سیر گردی زان همه جفتان تو زود
چونک که فرد فرد فردی عاقبت