گنجور

غزل شمارهٔ ۳۵۴

ز میخانه دگربار این چه بویست
دگربار این چه شور و گفت و گویست
جهان بگرفت ارواح مجرد
زمین و آسمان پرهای و هوی‌ست
بیا ای عشق این می از چه خمست
اشارت کن خرابات از چه سوی‌ست
چه می‌گویم اشارت چیست کاین جا
نگنجد فکرتی کان همچو مویست
نیاید در نظر آن سر یک تو
که در فکر آنچ آید چارتویست
چو ز اندیشه به گفت آید چه گویم
که خانه کنده و رسوای کویست
ز رسوایی به بحر دل رود باز
که دل بحرست و گفتن‌ها چو جویست
خزینه دار گوهر بحر بدخوست
که آب جو و چه تن جامه شویست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز میخانه دگربار این چه بویست
دگربار این چه شور و گفت و گویست
هوش مصنوعی: باز هم از میخانه بویی به مشام می‌رسد و شور و شوقی در فضا احساس می‌شود. این نشان‌دهنده‌ی زندگی، شادی و گفتگوهای پرانرژی است که دوباره به وجود آمده‌اند.
جهان بگرفت ارواح مجرد
زمین و آسمان پرهای و هوی‌ست
هوش مصنوعی: جهان، روح‌های آزاد را در برگرفته و زمین و آسمان پر از شوق و زندگی است.
بیا ای عشق این می از چه خمست
اشارت کن خرابات از چه سوی‌ست
هوش مصنوعی: بیایید ای عشق، بگو این شراب از کدام خم ناشی می‌شود و خرابات (محل شراب‌خواری) از کدام سمت است؟
چه می‌گویم اشارت چیست کاین جا
نگنجد فکرتی کان همچو مویست
هوش مصنوعی: چه چیزی بگویم که اشاره‌اش در اینجا نمی‌گنجد؟ این فکر به حدی باریک و ظریف است که مانند مویی است.
نیاید در نظر آن سر یک تو
که در فکر آنچ آید چارتویست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که نباید به کسی که ارزشش از شما کمتر است، اهمیت دهید. وقتی که شما درگیر مسائل بی‌اهمیت یا مشغولیات کم‌ارزش باشید، نمی‌توانید به سوی اهداف بزرگ و مهم خود فکر کنید. به عبارت دیگر، بهتر است تمرکز خود را بر روی چیزهای مهم و با ارزش بگذارید و از حواشی بی‌اهمیت دوری کنید.
چو ز اندیشه به گفت آید چه گویم
که خانه کنده و رسوای کویست
هوش مصنوعی: وقتی از فکر و اندیشه‌ام چیزی به زبان می‌آید، چه بگویم که این گفتار من باعث شده خانه‌ام را ترک کنم و در کوچه به بی‌نام و نشان باشم؟
ز رسوایی به بحر دل رود باز
که دل بحرست و گفتن‌ها چو جویست
هوش مصنوعی: اگر دل دچار رسوایی شود، دوباره به عمق خود برمی‌گردد، زیرا دل مانند دریایی است و سخنان و گفت‌وگوها مانند جوی‌هایی هستند که از آن سرچشمه می‌گیرند.
خزینه دار گوهر بحر بدخوست
که آب جو و چه تن جامه شویست
هوش مصنوعی: خزانه‌دار گوهری که مانند دریا بدخلق است، در آب زلال جو و لباس تمیز چگونه خواهد بود؟

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۵۴ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۵۴ به خوانش حسین رستگار
غزل شمارهٔ ۳۵۴ به خوانش آرش خیرآبادی
غزل شمارهٔ ۳۵۴ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۵۴ به خوانش نادیا رحمان

حاشیه ها

1393/11/27 18:01
هنگامه حیدری

در بیت آخر می فرماید:
خزینه دار گوهر بحر بدخوست
که آب جو و چه ، تنجامه شویست
تنجامه : پوشاک
ترکیب بسیار زیبا و هنرمندانه ای است.