گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۱۰

اتاک الصوم فی حلل السعود
فدم واسلم علی رغم الحسود
وصم وافطر و عید فی نعیم
لک العمر المؤبد بالخلود
فلا زالت تزف لک التهانی
مهناة من‌الملک الودود
فشکرا ثم شکرا ثم شکرا
لاوراد العطا خیرالورود
و سقیا ثم سقیا ثم سقیا
لجود بعد جود بعد جود
و کأسا قد سقیناه دهاثا
یری رقراقها تحت‌الجلود
ینابیع جرت شرقا و غربا
کانهارالجنان بلا رکود
و نیران الشباب موقدات
بسعد لا یخاف من‌الخمود
براح الروح روحی! قرعینا
و یا نفسی دعاک الجد عودی
و ارض‌الله واسعة فسیح
الی رب رؤف بالوفود
ینادی ربنا، عودوا الینا
اجبیونا و اوفوا بالعقود
ازهدا فی ملاقاتی و عندی
وجود، فی وجود فی وجود
ولم یخسر طلوب فی فنائی
ولم یمکن خلاف فی وعودی
خمش کردم که هر ناگفتهٔ را
بدیدم من که دیدی و شنودی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اتاک الصوم فی حلل السعود
فدم واسلم علی رغم الحسود
هوش مصنوعی: ماه مبارک رمضان با نعمت‌های فراوان به تو روی آورده است، پس با شکرگزاری و تسلیم به خداوند برخورد کن، هرچند که حسودان نخواهند خوشحال شود.
وصم وافطر و عید فی نعیم
لک العمر المؤبد بالخلود
هوش مصنوعی: ای که در زندگی خود به شادی و سرور می‌پردازی، هر روز را همچون عید جشن بگیر و عمر جاودانه‌ات را در نعمت‌ها و خوشی‌ها سپری کن.
فلا زالت تزف لک التهانی
مهناة من‌الملک الودود
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و دوستی که از سوی پادشاه نسبت به تو وجود دارد، همیشه برایت تبریکات و شادباش‌ها فرستاده می‌شود.
فشکرا ثم شکرا ثم شکرا
لاوراد العطا خیرالورود
هوش مصنوعی: تشکر و قدردانی بارها و بارها از بهترین نعمت‌ها و بخشش‌ها که به ما رسیده است.
و سقیا ثم سقیا ثم سقیا
لجود بعد جود بعد جود
هوش مصنوعی: باران و باران و باز هم باران، برای فراوانی و بخشش بعد از بخشش و فراوانی.
و کأسا قد سقیناه دهاثا
یری رقراقها تحت‌الجلود
هوش مصنوعی: و جامی را به ما داده‌اند، که مایع شفافش زیر پوست‌های ما نمایان است.
ینابیع جرت شرقا و غربا
کانهارالجنان بلا رکود
هوش مصنوعی: چشمه‌ها به سوی شرق و غرب می‌جوشند، همچون نهرهای بهشت که هیچ‌گاه stagnant نمی‌شوند.
و نیران الشباب موقدات
بسعد لا یخاف من‌الخمود
هوش مصنوعی: شوق و نشاط جوانی مانند آتش پر تندی است که به لطف سرنوشت روشن است و از خاموشی آن هیچ ترسی وجود ندارد.
براح الروح روحی! قرعینا
و یا نفسی دعاک الجد عودی
هوش مصنوعی: ای روح من! بی‌تابی کن و یا جانم، خواسته‌ات را بگو، با جدیت به تو بازگردم.
و ارض‌الله واسعة فسیح
الی رب رؤف بالوفود
هوش مصنوعی: زمین خدا وسیع و فراخ است و به سوی پروردگاری برو می‌کند که نسبت به مهمان‌ها رحمت دارد.
ینادی ربنا، عودوا الینا
اجبیونا و اوفوا بالعقود
هوش مصنوعی: خداوند ما را فرا می‌خواند: به سوی ما بازگردید، با تمام وجود به وعده‌هایتان وفا کنید.
ازهدا فی ملاقاتی و عندی
وجود، فی وجود فی وجود
هوش مصنوعی: از دوری و پرهیز از ملاقات من، در نزد من وجودی است که در آن وجودی دیگر و باز هم وجودی دیگر وجود دارد.
ولم یخسر طلوب فی فنائی
ولم یمکن خلاف فی وعودی
هوش مصنوعی: در این جمله به این نکته اشاره شده است که چیزی که من خواهان آن هستم، در دسترس من قرار دارد و هیچ‌گونه مخالفتی با وعده‌هایم وجود ندارد. یعنی آنچه که می‌خواهم، بدون شکست و مشکل محقق می‌شود و شرایطی برای نقض وعده‌هایم پیش نمی‌آید.
خمش کردم که هر ناگفتهٔ را
بدیدم من که دیدی و شنودی
هوش مصنوعی: من از گفتن بعضی چیزها خودداری کردم، چون هر چیزی را که باید می‌دیدم و می‌شنیدم، تو قبلاً دیده و شنیده‌ای.