گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۰۷

قد اسکرنی ربی من قهوة مد راری
واستغرقنی الساقی من نائله‌الجاری
یا قهوة اجلالی، یا دافع بلبالی
ما جئت هنا الا کی تکشف اسراری
قد کلفنی عشقی، الصبوة لا تشفی
اصعدت به عمری، ادرکت به ثاری
سقیا لک یا ساقی، من نائلک الباقی
لا تسر الی صدری، انی لک یا ساری
فزنا بمطایاکم جدنا بعطایاکم
من اسعد یلقاکم لا یلدغه ضاری
ذاالحال حوالینا و انشق به عینا
لا زال لنا زینا من حلة انواری
یا سمعی و یا شمعی یا سکری و یا شکری
یا راحی و یا روحی من غیرک اغیاری

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قد اسکرنی ربی من قهوة مد راری
واستغرقنی الساقی من نائله‌الجاری
هوش مصنوعی: خداوند مرا با نوشیدنی خوشمزه‌ای سرمست کرده است و ساقی با لذت و مهارتی که دارد، مرا به طور کامل غرق در طعم و عطر آن کرده است.
یا قهوة اجلالی، یا دافع بلبالی
ما جئت هنا الا کی تکشف اسراری
هوش مصنوعی: ای قهوه‌ی احترام و ارجمندی، تویی که بآرامش می‌کنی دل‌نگرانی‌هایم را. من به اینجا نیامدم جز برای اینکه رازهایم را به من نشان‌دهی.
قد کلفنی عشقی، الصبوة لا تشفی
اصعدت به عمری، ادرکت به ثاری
هوش مصنوعی: عشق به من سختی زیادی وارد کرده و جوانی‌ام هرگز درمان نمی‌شود. با این عشق، عمر من بالا رفت و به آرزوهایم دست یافتم.
سقیا لک یا ساقی، من نائلک الباقی
لا تسر الی صدری، انی لک یا ساری
هوش مصنوعی: ای ساقی، برای تو نیازی نیست که برای من خوشحالی و شادی بیاوری. من به دست آوردن ماندنی دارم و دلخواه من از توست. پس به سوی من نیا، زیرا من به تو نیاز دارم.
فزنا بمطایاکم جدنا بعطایاکم
من اسعد یلقاکم لا یلدغه ضاری
هوش مصنوعی: آنکس که با تو با مهربانی برخورد کند، خوشبختی را می‌یابد و کسی که به شما نزدیک شود، آسیب نخواهد دید.
ذاالحال حوالینا و انشق به عینا
لا زال لنا زینا من حلة انواری
هوش مصنوعی: این حال و احوال دور و بر ماست و به چشم ما می‌آید. زیبایی ما همچنان باقی‌ست و از نورانی بودن ما نشأت می‌گیرد.
یا سمعی و یا شمعی یا سکری و یا شکری
یا راحی و یا روحی من غیرک اغیاری
هوش مصنوعی: ای کسی که یا صدای منی، یا روشنی زندگی‌ام، یا تلخی و شیرینی‌ام، یا راهی برای من، یا روح و جان من. بی‌تو من هیچ‌کس نیستم.