گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۴۸

تا شدستی امیر چوگانی
ما شدستیم گوی میدانی
ما در این دور مست و بی‌خبریم
سر این دور را تو می‌دانی
چون به دور و تسلسل انجامد
نکته ابتر بود به ربانی
لیک دور و تسلسل اندر عشق
شرط هر حجتست و برهانی
گوش موشان خانه کی شنود
نعره بلبل گلستانی
چشم پیران کور کی بیند
شیوه شاهدان روحانی
هر کی کورست عشق می‌سازد
بهر او سرمه سپاهانی
هر کی پیرست هم جوان گردد
چون دهد عشق آب حیوانی
جمله یاران ز عشق زنده شدند
تو چنین مانده‌ای چه می‌مانی
خرسواری پیاده شو از خر
خر به میدان نباشد ارزانی
خرسواره چرا شدی شاها
خسروی وز نژاد سلطانی
لایق پشت خر نباشی تو
تو معود به پشت اسپانی
در جنود مجنده بودی
ای که اکنون تو روح انسانی
گفتنی‌ها بگفتمی ای جان
گر نترسیدمی ز ویرانی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا شدستی امیر چوگانی
ما شدستیم گوی میدانی
هوش مصنوعی: هنگامی که تو به مقام امیری رسیدی، ما هم در میدان رقابت حاضر شدیم.
ما در این دور مست و بی‌خبریم
سر این دور را تو می‌دانی
هوش مصنوعی: ما در این زمان، غرق در شوق و بی‌خبر از اطرافیم و تویی که از راز این دوران آگاهی داری.
چون به دور و تسلسل انجامد
نکته ابتر بود به ربانی
هوش مصنوعی: وقتی که چیزی به دور و بی‌پایانی برسد، آن نکته بی‌فایده و ناقص است و به معنای عمیق و خدایی نمی‌رسد.
لیک دور و تسلسل اندر عشق
شرط هر حجتست و برهانی
هوش مصنوعی: اما در عشق، دور و تکرار نشانه‌ای از هر دلیل و برهانی است.
گوش موشان خانه کی شنود
نعره بلبل گلستانی
هوش مصنوعی: صدای ناله بلبل در گلستان به گوش موش‌ها نمی‌رسد.
چشم پیران کور کی بیند
شیوه شاهدان روحانی
هوش مصنوعی: چشم‌های پیران چگونه می‌تواند روش و رفتار شاهدان روحانی را ببیند؟
هر کی کورست عشق می‌سازد
بهر او سرمه سپاهانی
هوش مصنوعی: هر کسی که در عشق نابیناست، برای او زینت و زیبایی خلق می‌شود.
هر کی پیرست هم جوان گردد
چون دهد عشق آب حیوانی
هوش مصنوعی: هر کسی که پیر شده باشد، می‌تواند به جوانی بازگردد، اگر عشق به او زندگی بخشد و روح تازه‌ای به او بدهد.
جمله یاران ز عشق زنده شدند
تو چنین مانده‌ای چه می‌مانی
هوش مصنوعی: همه دوستان به خاطر عشق زنده و شاداب شده‌اند، تو اما چرا همچنان در این وضعیت هستی و تغییری نمی‌کنی؟
خرسواری پیاده شو از خر
خر به میدان نباشد ارزانی
هوش مصنوعی: اگر سوار بر خر هستی، بهتر است پیاده شوی، چرا که در میدان جنگ، سوار شدن بر خر ارزشی ندارد.
خرسواره چرا شدی شاها
خسروی وز نژاد سلطانی
هوش مصنوعی: ای پادشاه، چرا بر افراز پرچم سلطنت بر سوار خر شده‌ای، در حالی که تو از نسل پادشاهان هستی؟
لایق پشت خر نباشی تو
تو معود به پشت اسپانی
هوش مصنوعی: اگر شایسته باشی، به جای اینکه پشت الاغ قرار بگیری، بر پشت اسب می‌نشینی.
در جنود مجنده بودی
ای که اکنون تو روح انسانی
هوش مصنوعی: تو که در صفوف جنگ و نبرد بودی، حالا به شکل یک انسان در آمده‌ای.
گفتنی‌ها بگفتمی ای جان
گر نترسیدمی ز ویرانی
هوش مصنوعی: من همه آنچه که باید را برای تو بیان کردم، ای جان، اگر از ویرانی و نابودی نمی‌ترسیدم.

حاشیه ها

1399/08/29 19:10
بی نشان

تو معود به پشت اسبانی
اگر ادمین بزرگوار محبت بفرمایند نگارش کی ها در معنای که را تصحیح بفرپایند هرچند چندان مهم نمی نماید اما برای خوانش سهل تر عموم مراجعین به این گنج و گنجینه مفید خواهد بود
سطح توقع از خوانش ابتدایی و ادراک حداقلی معنی نباید فراتر باشد در متون