گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۲۹

ای خیالی که به دل می‌گذری
نی خیالی نی پری نی بشری
اثر پای تو را می‌جویم
نه زمین و نه فلک می‌سپری
گر ز تو باخبران بی‌خبرند
نه تو از بی‌خبران باخبری
مونس و یار دلی یا تو دلی
تو مقیم نظری یا نظری
ایها الخاطر فی مکرمه
قف زمانا بخداء البصر
لا تعجل به مرور و نوی
بدل اللیل بضؤ السحر
حسن تدبیرک قد صاغ لنا
الهیولی به حسان الصور
گر صور جان و هیولی خرد است
عشق تو دیگر و تو خود دگری
این هیولی پدر صورت‌هاست
ای تو کرده پدران را پدری
نی هیولای همه آبی بود
چه کند آب چو آبش ببری
گر هیولا و صور جان افزاست
دگرم عشوه مده تو دگری
از هیولا است صور ریگ روان
ریگ را هرزه چرا می‌شمری

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خیالی که به دل می‌گذری
نی خیالی نی پری نی بشری
هوش مصنوعی: ای خیال زیبا که در دل من نفوذ می‌کنی، نه فقط یک خیال، نه یک پری و نه یک انسان هستی.
اثر پای تو را می‌جویم
نه زمین و نه فلک می‌سپری
هوش مصنوعی: من به دنبال رد پا و نشانه‌ای از تو هستم، نه اینکه به زمین یا آسمان توجه کنم.
گر ز تو باخبران بی‌خبرند
نه تو از بی‌خبران باخبری
هوش مصنوعی: اگر دیگران از حال تو آگاه نیستند، دلیل بر این نیست که تو از نادانی آنها باخبر نیستی.
مونس و یار دلی یا تو دلی
تو مقیم نظری یا نظری
هوش مصنوعی: یا تو دوست و مونس دل من هستی، یا تو خود در نظر من جای داری.
ایها الخاطر فی مکرمه
قف زمانا بخداء البصر
هوش مصنوعی: ای یاد من، لحظاتی درنگ کن تا زیبایی‌ها را با دقت ببینی.
لا تعجل به مرور و نوی
بدل اللیل بضؤ السحر
هوش مصنوعی: عجله نکن؛ شب به آرامی سپری می‌شود و صبحگاهی تازه با روشنایی سحر به وجود می‌آید.
حسن تدبیرک قد صاغ لنا
الهیولی به حسان الصور
هوش مصنوعی: شما با تدبیر و ذکاوت خود، شکلی زیبا و دلنشین برای ما خلق کرده‌اید.
گر صور جان و هیولی خرد است
عشق تو دیگر و تو خود دگری
هوش مصنوعی: اگر صورت جان و ماده به خرد مربوط باشد، عشق تو چیز دیگری است و خود تو هم موجودی دیگر هستی.
این هیولی پدر صورت‌هاست
ای تو کرده پدران را پدری
هوش مصنوعی: این جسم و ماده، منبع اولیه و ایجادکننده‌ی اشکال و صورت‌های مختلف است، ای که باعث شده‌ای پدران به وجود آیند و پدر پدران شوند.
نی هیولای همه آبی بود
چه کند آب چو آبش ببری
هوش مصنوعی: هیچ موجودی به اندازه نی نمی‌تواند به زیبایی در آب زندگی کند، اما اگر آب او را از خود جدا کند، چه بر سرش می‌آید؟
گر هیولا و صور جان افزاست
دگرم عشوه مده تو دگری
هوش مصنوعی: اگر شکل و قالب جان برای من افزایش یافته، دیگر به من ناز و غمزه مکن، چون که من به کسی دیگر نیز توجه دارم.
از هیولا است صور ریگ روان
ریگ را هرزه چرا می‌شمری
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به بی‌اهمیتی و زودگذر بودن چیزهایی که شبیه یک هیولا یا موجود عجیب هستند اشاره دارد. به بیان دیگر، چرا باید بر روی چیزی که بی‌معنی و بی‌ارزش است، تمرکز کنیم یا آن را شمارش کنیم؟ در واقع، تصویرهایی که از اجسام بی‌اساس و بی‌فایده داریم، ارزش بررسی و حساب کردن ندارند.

حاشیه ها

1399/01/25 17:03
بابک پرتو

بهمن یا هومن ، در همه صورتها و نقش ها و عبارت بندیها ، فقط یک لحظه هست و میدرخشد . درواقع ، او زنجیره برقها و آذرخشهای گوناگونست .در غزلیات مولوی ، این آزمونهای آذرخشی فراوانند . از جمله آن‌ها ، یکی همان خیال تیزبال هست . خیال ، همان تخم سیمرغست که آنی در ضمیر ما میدرخشد

1399/01/09 14:04
رفیعی

اساتید عزیز....لطفا یه توضیحی در مورد معنا و مفهوم این شعر بدید...