غزل شمارهٔ ۲۸۶۶
گر گریزی به ملولی ز من سودایی
روکشان دست گزان جانب جان بازآیی
زین خیالی که کشان کرد تو را دست بکش
دست از او گر نکشی دست پشیمان خایی
رو بدو آر و بگو خواجه کجا میکشیم
کآسمان ماه ندیدهست بدین زیبایی
رایگان روی نمودهست غلط افتادی
باش تا در طلب و پویه جهان پیمایی
گنده پیر است جهان چادر نو پوشیده
از برون شیوه و غنج و ز درون رسوایی
چو بدان پیر روی بخت جوانت گوید
سرخر معده سگ رو که همان را شایی
لا یغرنک سد هوس عن رایی
کم قصور هدمت من عوج الا رآ
اشتهی انصح لکن لسانی قفلت
اننی انصح بالصمت علی الاخفا
این همه ترس و نفاق و دودلی باری چیست
نه که در سایه و در دولت این مولایی
بیم از آن میکندت تا برود بیم از تو
یار از آن میگزدت تا همه شکر خایی
شمس تبریز نه شمعی است که غایب گردد
شب چو شد روز چرا منتظر فردایی
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر گریزی به ملولی ز من سودایی
روکشان دست گزان جانب جان بازآیی
هوش مصنوعی: اگر از دست من به تنگ آمدهای و خستهای، با این حال دستانت را به سوی من دراز کن و به زندگی بازگرد.
زین خیالی که کشان کرد تو را دست بکش
دست از او گر نکشی دست پشیمان خایی
هوش مصنوعی: اگر به این فکر ادامه دهی که تو را به خود مشغول کرده، بهتر است از آن دست بکشی. چون اگر نتوانی این فکر را رها کنی، بعدها احساس پشیمانی خواهی کرد.
رو بدو آر و بگو خواجه کجا میکشیم
کآسمان ماه ندیدهست بدین زیبایی
هوش مصنوعی: به او نزدیک شو و بپرس که ای آقا، کجا میرویم که آسمان چنین زیبایی را با این همه جذابیت هنوز ندیده است؟
رایگان روی نمودهست غلط افتادی
باش تا در طلب و پویه جهان پیمایی
هوش مصنوعی: بهطور رایگان و بدون هیچ زحمتی، به چیزی روی آوردهای که در آن اشتباه کردهای. بهتر است صبر کنی و در جستجوی حقیقت و کسب تجربه در دنیای خود بکوشی.
گنده پیر است جهان چادر نو پوشیده
از برون شیوه و غنج و ز درون رسوایی
هوش مصنوعی: دنیا مانند یک پیرمرد است که به ظاهری تازه و زیبا پوشیده شده است، اما در درون خود زشتی و رسوایی دارد.
چو بدان پیر روی بخت جوانت گوید
سرخر معده سگ رو که همان را شایی
هوش مصنوعی: وقتی که به سن و سال پیران برسی، سرنوشت جوانیات به تو میگوید که از عیش و خوشیها فاصله بگیر، زیرا همان چیزی که به نظر خوشایند میرسد، در واقع ممکن است چندان دلپذیر نباشد.
لا یغرنک سد هوس عن رایی
کم قصور هدمت من عوج الا رآ
هوش مصنوعی: تو را فریب ندهد ظاهری که بر اساس هوسها میسازند؛ بسیاری از بناها به خاطر نواقص و انحرافات، ویران شدهاند.
اشتهی انصح لکن لسانی قفلت
اننی انصح بالصمت علی الاخفا
هوش مصنوعی: من میخواهم برای شما نصیحت کنم، اما زبانم بازمیماند و نمیتواند به خویشتن بگوید که در خاموشی، نصیحت به پنهانکاران بهتر است.
این همه ترس و نفاق و دودلی باری چیست
نه که در سایه و در دولت این مولایی
هوش مصنوعی: این همه ترس، تردید و دورویی به چه دلیل است، مگر نه اینکه در زیر سایه و در نیروی این بزرگمنش قرار داریم؟
بیم از آن میکندت تا برود بیم از تو
یار از آن میگزدت تا همه شکر خایی
هوش مصنوعی: نگرانی تو باعث میشود که سایرین از تو فاصله بگیرند و این ترس موجب میشود که محبوبات از تو دور شود، در حالی که تو هنوز به او عشق میورزی و شکرگزار او هستی.
شمس تبریز نه شمعی است که غایب گردد
شب چو شد روز چرا منتظر فردایی
هوش مصنوعی: شمس تبریز مثل شمعی نیست که در شب خاموش شود و با آمدن روز ناپدید گردد، چرا باید در انتظار فردا باشیم؟
حاشیه ها
1403/03/22 09:05
کوروش
چو بدان پیر روی بخت جوانت گوید
سرخر معده سگ رو که همان را شایی
یعنی چه ؟