غزل شمارهٔ ۲۸۶
یا من بنا قصر الکمال مشیدا
لا زال سعدا بالسعود مؤیدا
هز القلوب و ردها بصدوده
فغدا دماء العاشقین مبددا
یا ساکنین محال العشق فی قلق
تظنون ان العشق یترککم سدا
لا و الذی حاز الملاحه و البها
و لم یبق للعشاق حیلا و لا یدا
و ذلک شمس الدین مولا و سیدا
و تبریز منه کالفرادیس قد غدا
اطلاعات
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یا من بنا قصر الکمال مشیدا
لا زال سعدا بالسعود مؤیدا
هوش مصنوعی: ای کسی که به زیبایی و کمال، قصر بلند و زیبایی را بنا کردهای، و همواره شادیها و خوشبختیها به تو مدد میرسانند.
هز القلوب و ردها بصدوده
فغدا دماء العاشقین مبددا
هوش مصنوعی: جوانان در دلهایشان عشق را احساس میکنند و وقتی که به خودشان میآیند، خون دل عاشقان به جای هدر رفتن، به خاطر عشق و احساساتشان جاری میشود.
یا ساکنین محال العشق فی قلق
تظنون ان العشق یترککم سدا
هوش مصنوعی: ای ساکنان سرزمین عشق! در تردید و اضطراب به سر میبرید، آیا میاندیشید که عشق شما را بیپناه رها خواهد کرد؟
لا و الذی حاز الملاحه و البها
و لم یبق للعشاق حیلا و لا یدا
هوش مصنوعی: به خداوندی که زیبایی و جذابیت را در اختیار دارد، سوگند که برای عاشقان هیچ چارهای باقی نمانده است و هیچ راهی ندارند.
و ذلک شمس الدین مولا و سیدا
و تبریز منه کالفرادیس قد غدا
هوش مصنوعی: این جمله به ستایش شخصیتی به نام شمس الدین میپردازد و او را مانند یک رهبر یا آقا معرفی میکند. به تصویر کشیدن تبریز به عنوان مکانی شبیه به بهشت، به زیبایی و اهمیت آن اشاره دارد. به طور کلی، این متن نشاندهنده احترام و ارادت به شمس الدین و نشانههای عالی تبریز است.