غزل شمارهٔ ۲۸۵۶
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۸۵۶ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
مصرع اول بیت اخر از نظر وزنی سکته دارد. بنظر میرسد یک هجا کم دارد
به گه وصال آن مه چه بود خدای داند
که گه فراق باری طرب است و جان فزایی..
فرهنگ ایران ، استوار بر تصویر همائی بود که سایه اش، همه را تحول به هما میداد. خدائی ، که آنگاه به خدائی میرسید، که همه را به خدا یان ، تحول داده باشد . خدای ایران ، هنگامی خدا میشد که همه خدایان و گیتی و انسان ، به وجود آمده باشند . وقتی حقیقت میشد که خوشه حقایق پیدایش یافته باشد . هنگامی تخم ِ خدا ، خدا میشود، که همه خدا شده باشند . تا همه جهان ، خدایان نشده باشند ، خدا، خدا نمیشود . خدا ی ایران همائی است که تا همه را، هما نکرده باشد ، خود ، همائی نمی یابد .
دل اگر جنون برآرد....گویا زمان تایپ اشتباه شده است
به نظر کاملا منطقی میآید. مصرع اول بیت آخر کاملا سکته داره.
و توی خوانش شعر هم که گنجور گذاشته هم با سکته شعر رو خوانش کردند. "برآرد" وزن رو درست میکنه.