اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هله پاسبان منزل تو چگونه پاسبانی
که ببرد رخت ما را همه دزد شب نهانی
هوش مصنوعی: ای دوست، چگونه میشود که نگهبان خانهات به خوبی نگهبانی نکند و اجازه دهد که دزدان شبانه لباسهایمان را ببرند؟
بزن آب سرد بر رو بجه و بکن علالا
که ز خوابناکی تو همه سود شد زیانی
هوش مصنوعی: یک لیوان آب سرد به صورتت بزن و خودت را از خواب و کسالت بیدار کن، چون در کسالت و خوابآلودگی تو، تمام منفعتها به ضرر تبدیل شده است.
که چراغ دزد باشد شب و خواب پاسبانان
به دمی چراغشان را ز چه رو نمینشانی
هوش مصنوعی: چراغی که درست کار نمیکند و باعث میشود که دزدان در تاریکی به کار خود بپردازند، خواب نگهبانان را هم دچار اختلال میکند. به همین دلیل باید بدانیم که چرا نگهبانان چراغ خود را خاموش نمیکنند.
بگذار کاهلی را چو ستاره شبروی کن
ز زمینیان چه ترسی که سوار آسمانی
هوش مصنوعی: اجازه بده که تنبلی را مانند ستارهای در شب ترک کنی، زیرا از انسانهای زمینی نترس؛ تو که سوار بر آسمان هستی.
دو سه عوعو سگانه نزند ره سواران
چه برد ز شیر شرزه سگ و گاو کاهدانی
هوش مصنوعی: سگهای کمی که در راه هستند نمیتوانند مانع عبور سواران شوند. چه چیزی میتواند از شیر قوی و نیرومند بترسد، در حالی که در غیاب آن، سگ و گاو به سادگی کنار میروند؟
سگ خشم و گاو شهوت چه زنند پیش شیری
که به بیشه حقایق بدرد صف عیانی
هوش مصنوعی: سگها با خشم و گاوان با شهوت، در برابر شیری که در جنگل حقایق حضور دارد، چه میتوانند انجام دهند؟
نه دو قطره آب بودی که سفینهای و نوحی
به میان موج طوفان چپ و راست میدوانی
هوش مصنوعی: تو مانند دو قطره آب نیستی، بلکه همچون کشتی و نوحی هستی که در میان امواج طوفان به چپ و راست میکوشی و حرکت میکنی.
چو خدا بود پناهت چه خطر بود ز راهت
به فلک رسد کلاهت که سر همه سرانی
هوش مصنوعی: وقتی که خدا نگهبان و حمایت کننده تو باشد، هیچ خطری از راهت نمیتواند تو را تهدید کند. حتی اگر بر بلندیها بروی و به اوج آسمانها برسی، سر تو از همه سران بالاتر خواهد بود.
چه نکو طریق باشد که خدا رفیق باشد
سفر درشت گردد چو بهشت جاودانی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که راهی که در آن خداوند همسفر انسان باشد، بسیار خوب و دلپذیر است. در این مسیر، سفر ممکن است دشوار باشد، اما به مانند بهشت ابدی خواهد بود.
تو مگو که ارمغانی چه برم پی نشانی
که بس است مهر و مه را رخ خویش ارمغانی
هوش مصنوعی: تو نگو که چه هدیهای باید ببرم یا نشانی چه بگذارم، زیرا همین که چهرهات را دارم و محبت و عشق را حس میکنم، برای من کافی است.
تو اگر روی و گر نی بدود سعادت تو
همه کار برگزارد به سکون و مهربانی
هوش مصنوعی: اگر تو با روی خندان و دلشاد باشی، سعادت و خوشبختیات در هر کار انتخاب خواهد شد، به شرط آن که آرام و مهربان باشی.
چو غلام توست دولت کندت هزار خدمت
که ندارد از تو چاره و گرش ز در برانی
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو خدمت میکند و به خاطر تو کارهای زیادی انجام میدهد، بهتر است که او را نرنجانی و از خود دور نکنی؛ چرا که او به نوعی به تو وابسته است و از تو فراری نیست.
تو بخسپ خوش که بختت ز برای تو نخسپد
تو بگیر سنگ در کف که شود عقیق کانی
هوش مصنوعی: اگر خوش بگذرانید و از زندگی لذت ببرید، بخت و اقبال شما نیز در کنار شما خواهد بود. با تلاش و کوشش، میتوانید از چیزهای ساده و ابتدایی، به چیزهای باارزش و زیبا دست پیدا کنید.
به فلک برآ چو عیسی ارنی بگو چو موسی
که خدا تو را نگوید که خموش لن ترانی
هوش مصنوعی: اگر همچون عیسی به آسمان پرواز کنی، به خدا بگو همانطور که موسی گفت؛ اما بدان که خداوند به تو نخواهد گفت که من را نمیبینی.
خمش ای دل و چه چاره سر خم اگر بگیری
دل خنب برشکافد چو بجوشد این معانی
هوش مصنوعی: ای دل، ساکت باش و فکر نکن، چون اگر تو به فکر فرو بروی، دل شکستهات از درون میشکند و این احساسات در تو به شدت جوانه خواهد زد.
دو هزار بار هر دم تو بخوانی این غزل را
اگر آن سوی حقایق سیران او بدانی
هوش مصنوعی: اگر دو هزار بار هم این شعر را بخوانی، اما نتوانی به عمق حقایق و معناهای واقعی آن پی ببری، فایدهای نخواهد داشت.
حاشیه ها
1394/06/06 16:09
سید هادی موسوی
بنده در جایی واژه "که ببرد رخت" را "که ببرد نقد مارا" خوانده ام که با توجه به معنی ان که گوهر وجودی انسان است نقد بهتر از رخت است چون رخت برای پوشاندن است وشی خارجی
این متن سرتاپا حاوی مطالبی پنهان است که در دو قرن اخیر تحت عنوان قانون جذب یا راز عنوان شده اند...مولوی در اشعارش عمیقا این را درک کرده است و سعی دارد به ما هم بفهماند.
1398/09/17 20:12
محسن شمس آریان
سعدی:
چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی"
به نظر میرسه مولانا نسبت به سعدی خوش ذوق تر بوده در برخورد با این آیه از قران.
1402/03/09 23:06
یاسین مشایخی
این شعر از سعدی نیست و جعلیه!
یکی هم گفته:
ظاهر شد و گفت لن ترانی
موسی شد ازین جواب محظوظ
درود
پرسش دارم، این دوبیت از کیست ، در اینترنت به اشتباه به حافط و مولانا گفته شده است اما از این دو شاعر نیست، اگر کسی می داند بگوید :
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﺑﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﺗﻮ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮ، ﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
ﺍﺭﻧﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﭼﻪ ﺗﺮﯼ ﭼﻪ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
در مورد بیت اول اطلاعی ندارم، اما بیت دوم سرودهی آقای روحالله سلیمی، با تخلص "ناحیه" است.
1401/10/16 10:01
امیرحسین نیک پور
ارنی نگفته دانم که جواب لنترانیست
شنوم صدای یارم چه تری چه لنترانی
1401/11/25 15:01
مسعود خالقی
چو رسم به کوه سینا / ارنی بگویم او را چه تری چه لن ترانی / دهدم جواب من را نشوم غمین ، همین بس / که شنیدم آن صدا را سر خم می سلامت / شکند اگر سبو را
(مسعود خالقی موری)
چو رسی به کوه سینا ، تو بخوان به هر زبانی
که خدای من نگوید ، عربی و لن ترانی
1403/04/19 01:07
مرتضی اسدزاده
سلام
عزیز دل ، منبعی که بعنوان تصویر ١٠٣٨ ارایه کرده آید ، اشتباه است.
مرحوم فرموده آید : کلیات شمس ...
ولی اگر دقت کنید در متن اشعار نام شاعر درج شده است : « مگریز ای فضولی که زحق خبر نداری»
این شعر از حکیم ملا محمد فضولی است .
لطفاً اصلاح بفرمایید یا اگر اشتباه از طرف شما نیست، به مصحح محترم آن کتاب پیامی ارسال کنید تا اثر وزین خود را اصلاح بفرمایند.
1403/04/19 01:07
مرتضی اسدزاده
اشتباه تایپی در حاشیه نگاری بنده :
مرقوم فرموده اید (بجای: مرحوم فرموده آید )
1403/08/03 01:11
ابوتراب. عبودی
باسلام و عرض ادب محضر استادان گرانقدر و فرهیخته یاران همراه با گنجور.
...دل بُـوَد دروازه ی عرش خدا
اینچنین فرمود:علَی العرش إستَویٰ
چشم دل گر از بصیرت وا شود
گوشِ جانت لنتــرانــی نشنود
آن زمان هر سو که بنمایی نظر
جز جمال حق نمی بیند بصر
هر دم و هر بازدم آید نـــدا
یا عبادی: هست این لبیک ما...
بوستان فاطمه،س،
چند بیت از مثنوی بوی یوسف،ع، تقدیم محضر شما استادان فرهیخته و گرامی.
با احترام ابوتراب عبودی