گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸۲۵

مثل ذره روزن همگان گشته هوایی
که تو خورشیدشمایل به سر بام برآیی
همه ذرات پریشان ز تو کالیوه و شادان
همه دستک زن و گویان که تو در خانه مایی
همه در نور نهفته همه در لطف تو خفته
غلط انداز بگفته که خدایا تو کجایی
همه همخوابه رحمت همه پرورده نعمت
همه شه زاده دولت شده در لبس گدایی
چو من این وصل بدیدم همه آفاق دویدم
طلبیدم نشنیدم که چه بد نام جدایی
مگر این نام نقیبی بود از رشک رقیبی
چه رقیبی چه نقیبی همه مکر است و دغایی
بجز از روح بقایی به جز از خوب لقایی
مده از جهل گوایی هله تا ژاژ نخایی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1397/12/04 12:03
بهاره

طلبیدم نشنیدم که چه بد نام جدایی
خدمت دوستان آگاه عزیز سلام دارم. سوالی دارم ، اینکه در این مصرع بد با ُ خوانده میشه و "بود" معنی میده؟

1397/12/04 15:03
محسن ، ۲

بُد= بود