غزل شمارهٔ ۲۷۵۹
گویم سخن لب تو یا نی
ای لعل لب تو را بها نی
ای گفته ما غلام آن دم
کآنجا همگی توی و ما نی
اینجا که منم به جز خطا نی
وآنجا که توی بجز عطا نی
اینجا گفتن ز روی جسم است
وآنجا همه هستی است جا نی
سیاره همیروند پا نی
صد مشک روانه و سقا نی
رنجورانند همچو ایوب
دریافته صحت و دوا نی
بی چشمانند همچو یعقوب
بینا شده چشم و توتیا نی
ره پویانند همچو ماهی
بینند طریقها ضیا نی
از رشک تو من دهان ببستم
شرح تو رسد به منتها نی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.