غزل شمارهٔ ۲۷۳۸
من پار بخوردهام شرابی
امسال چه مستم و خرابی
من پار ز آتشی گذشتم
امسال چرا شدم کبابی
من تشنه به آب جوی رفتم
ماهی دیدم میان آبی
شیران همه ماهتاب جویند
من شیرم و یار ماهتابی
از درد مپرس رنگ رخ بین
تا رنگ بگویدت جوابی
جانم مست است و تن خراب است
مستی است نشسته در خرابی
این هر دو چنین و دل چنینتر
کز غم چو خری است در خلابی
یک لحظه مشو ملول بشنو
تا باشدت از خدا ثوابی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من پار بخوردهام شرابی
امسال چه مستم و خرابی
هوش مصنوعی: من امسال شرابی نوشیدهام که به شدت مست و خرابم کرده است.
من پار ز آتشی گذشتم
امسال چرا شدم کبابی
هوش مصنوعی: من امسال از درون آتش عبور کردم، چرا که تبدیل به کباب شدم؟
من تشنه به آب جوی رفتم
ماهی دیدم میان آبی
هوش مصنوعی: من برای نوشیدن آب به کنار جوی رفتم و در آنجا ماهی را درون آب دیدم.
شیران همه ماهتاب جویند
من شیرم و یار ماهتابی
هوش مصنوعی: همه شیرها به دنبال زیبایی و نور ماه هستند، اما من خودم شیرم و محبوبم همان نور ماه است.
از درد مپرس رنگ رخ بین
تا رنگ بگویدت جوابی
هوش مصنوعی: از کسی که دردی را تحمل میکند، نپرس چه حالتی دارد. تنها کافی است به چهرهاش نگاه کنی؛ رنگ چهرهاش خود به تو پاسخ میدهد.
جانم مست است و تن خراب است
مستی است نشسته در خرابی
هوش مصنوعی: روح من در حال شادی و سرور است، اما بدنم در وضعیت نابسامانی قرار دارد. این شادی و سرور، مانند حالتی است که در دل ویرانی نشسته است.
این هر دو چنین و دل چنینتر
کز غم چو خری است در خلابی
هوش مصنوعی: این دو نفر همچنان که هستند، دل هم حتی بیشتر از آن در غم غرق شده است، مثل الاغی که در کثافت افتاده.
یک لحظه مشو ملول بشنو
تا باشدت از خدا ثوابی
هوش مصنوعی: در زندگی، لحظهای ناامید نشو و به درستی گوش کن تا از خدا پاداشی دریافت کنی.