غزل شمارهٔ ۲۷۳۲
ای ساقی باده معانی
درده تو شراب ارغوانی
زان باده پیر تلخ پاسخ
بفزای حلاوت جوانی
در بزم سرای شاه جانان
نظاره شاهدان جانی
جانها بینی چو روز روشن
از لذت عشرت شبانی
بینی که جهان به حیرت آید
در حلقه خلق آن جهانی
مه را ز فلک فروفرستد
در مجلسشان به ارمغانی
و آن زهره نوای خوش برآورد
کو مطرب کیست آسمانی
اینها به همند و ما به خلوت
با دلبر خوب پرمعانی
رخ بر رخ ما نهاد آن شه
و آن باقی را تو خود بدانی
آن شاه کیست شمس تبریز
آن خسرو ملک بینشانی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1402/09/29 12:11
همایون
غزل بسیار زیبا با روانی
مستی باده معانی و نیروی جوانی
لذت شب نشینی پر از زیبایی، روشنایی
شمس مجلس شاه و همنشین، ماه و
ناهید مطرب آسمانی
حیرت جهانی در پی این همه بی نشانی
دریغ از یک نکته در شعر از معانی
سرشار از لذتی و عشرتی اما نهانی
شنیدن گر بیارد ارمغانی
سماع و شادمانی