گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۸۲

به بخت و طالع ما ای افندی
سفر کردی از این جا ای افندی
چراغم مرد و دودم رفت بالا
دو چشمم ماند بالا ای افندی
زمین تا آسمان دود سیاه‌ست
سیه پوشید سودا ای افندی
در این عالم مرا تنها تو بودی
بماندم بی‌تو تنها ای افندی
کجا بختی که اندر آتش تو
ببیند حال ما را ای افندی
همی‌گویم افندی ای افندی
جوابم گوی و بازآ ای افندی
چه بازآیم چه گویم من که رفتم
ورای هفت دریا ای افندی
چه حیران و چه دشمن کام گشتم
تو رحمت کن خدایا ای افندی
همی‌ترسم که تا آن رحمت آید
نماند بنده برجا ای افندی
تتیپایش افندی این چه کردی
تتیپا ثا تتیپا ای افندی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به بخت و طالع ما ای افندی
سفر کردی از این جا ای افندی
هوش مصنوعی: ای دوست، تو از اینجا رفتی و این کار سرنوشت و تقدیر ما را تحت تأثیر قرار داد.
چراغم مرد و دودم رفت بالا
دو چشمم ماند بالا ای افندی
هوش مصنوعی: چراغ من خاموش شد و دودی که باقی مانده به سمت بالا رفت. فقط چشمانم باقی مانده که به سمت بالا نگاه می‌کنند، ای آقا.
زمین تا آسمان دود سیاه‌ست
سیه پوشید سودا ای افندی
هوش مصنوعی: زمین تا آسمان پر از دود سیاه است و همه جا را گرفته، ای آقای محترم (افندی) در این حال و روز غم و اندوهی دارد.
در این عالم مرا تنها تو بودی
بماندم بی‌تو تنها ای افندی
هوش مصنوعی: در این دنیا، تنها تو بودی که به من آرامش دادی و حالا بدون تو، احساس تنهایی می‌کنم، ای عزیز.
کجا بختی که اندر آتش تو
ببیند حال ما را ای افندی
هوش مصنوعی: کجا شانس این را دارد که در آتش عشق تو، حال و روز ما را ببیند، ای عزیز؟
همی‌گویم افندی ای افندی
جوابم گوی و بازآ ای افندی
هوش مصنوعی: می‌گویم، ای دوست، پاسخ من را بده و دوباره پیشم بیایید.
چه بازآیم چه گویم من که رفتم
ورای هفت دریا ای افندی
هوش مصنوعی: هر طور که برگردم و هر چیزی که بگویم، من از هفت دریا گذشته‌ام، ای آقا.
چه حیران و چه دشمن کام گشتم
تو رحمت کن خدایا ای افندی
هوش مصنوعی: من در حیرت و دشمنی به سر می‌برم، ای خداوند، تو رحمت کن بر من.
همی‌ترسم که تا آن رحمت آید
نماند بنده برجا ای افندی
هوش مصنوعی: من نگرانم تا زمانی که آن رحمت بیاید، شاید بنده نتواند در اینجا باقی بماند، ای آقا.
تتیپایش افندی این چه کردی
تتیپا ثا تتیپا ای افندی
هوش مصنوعی: ای افندی، تو چه کردی که حالا اینطور شده‌ای؟ تتیپا، تتیپا!

حاشیه ها

1391/09/13 13:12
ناشناس

تتیپایم، افندی این چه کردی،
تتیپا تا تتیپا، ای افندی.
در سمرقند وقتی کودک تازه راه رفتن را می‌آموزد، به آن "تتیپا" می‌گویند. پس مولانا می‌گوید تتیپایم کردی، یعنی مرا دوباره راه رفتن آموختی.

1393/12/03 18:03
محمد رضا

من هم کاملاً مخالفم، چون این یه واژه یونانی هستش.
کلاً معنای بیت آخر این میشه:
گفتم: افندی! این چه کاری بود؟ فقط این را گفتم: ای افندی!
افندی به معنای سرورم هستش.