گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۹۴

از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری
در گور کجا گنجی چون نور خدا داری
خوش باش کز آن گوهر عالم همه شد چون زر
ماننده آن دلبر بنما که کجا داری
در عشق نشسته تن در عشرت تا گردن
تو روی ترش با من ای خواجه چرا داری
در عالم بی‌رنگی مستی بود و شنگی
شیخا تو چو دلتنگی با غم چه هواداری
چندین بمخور این غم تا چند نهی ماتم
همرنگ شو آخر هم گر بخشش ما داری
از تابش تو جانا جان گشت چنین دانا
بسم الله مولانا چون ساغرها داری
شمس الحق تبریزی چون صاف شکرریزی
با تیره نیامیزی چون بحر صفا داری

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری
در گور کجا گنجی چون نور خدا داری
هوش مصنوعی: نگران مرگ نباش، زیرا تو زندگی را ادامه می‌دهی. در گوری که به آن فکر می‌کنی، گنجی همچون نور خدا داری.
خوش باش کز آن گوهر عالم همه شد چون زر
ماننده آن دلبر بنما که کجا داری
هوش مصنوعی: خوش باش، زیرا از آن زیبایی که در دنیا وجود دارد، همه چیز مانند طلاست. آن دوست زیبا را نشان بده که کجا قرار دارد.
در عشق نشسته تن در عشرت تا گردن
تو روی ترش با من ای خواجه چرا داری
هوش مصنوعی: در عشق، من به آرامش و لذت نشسته‌ام، اما تو با چهره‌ی عبوس و ناراحتت، چرا اینگونه با من برخورد می‌کنی؟
در عالم بی‌رنگی مستی بود و شنگی
شیخا تو چو دلتنگی با غم چه هواداری
هوش مصنوعی: در جهانی که رنگ و جلوه‌ای ندارد، حالتی شاداب و سرمست وجود دارد. ای شیخ! وقتی تو به دلتنگی و غم دچار هستی، چه نیازی به هواداری و حمایت از دیگران احساس می‌کنی؟
چندین بمخور این غم تا چند نهی ماتم
همرنگ شو آخر هم گر بخشش ما داری
هوش مصنوعی: این غم را تا چه زمانی باید تحمل کنی؟ تا کی باید در اندوه بمانی؟ در نهایت، اگر بخشش ما را داری، در تلاش باش که کمی هم رنگ و شاداب شوی.
از تابش تو جانا جان گشت چنین دانا
بسم الله مولانا چون ساغرها داری
هوش مصنوعی: به خاطر نور وجود تو، عزیزم، این‌گونه آگاه و روشن شده‌ام. خوب است که تو مانند جام‌هایی که پر از شراب‌اند، از وجودت برای ما بهره می‌گذاری.
شمس الحق تبریزی چون صاف شکرریزی
با تیره نیامیزی چون بحر صفا داری
هوش مصنوعی: شمس الحق تبریزی مانند شکر خالص و زلال است که با هیچ چیز تیره و ناخالصی در هم نمی‌آمیزد. او همچون دریای آرام و پاک است.