غزل شمارهٔ ۲۵۵۸
الا ای نقش روحانی چرا از ما گریزانی
تو خود از خانه آخر ز حال بنده می دانی
به حق اشک گرم من به حق روی زرد من
به پیوندی که با تستم ورای طور انسانی
اگر عالم بود خندان مرا بیتو بود زندان
بس است آخر بکن رحمی بر این محروم زندانی
اگر با جمله خویشانم چو تو دوری پریشانم
مبادا ای خدا کس را بدین غایت پریشانی
بر آن پای گریزانت چه بربندم که نگریزی
به جان بیوفا مانی چو یار ما گریزانی
ور از نه چرخ برتازی بسوزی هفت دریا را
بدرم چرخ و دریا را به عشق و صبر و پیشانی
وگر چو آفتابی هم روی بر طارم چارم
چو سایه در رکاب تو همیآیم به پنهانی
غزل شمارهٔ ۲۵۵۷: هر آن چشمی که گریان است در عشق دلارامیغزل شمارهٔ ۲۵۵۹: الا ای یوسف مصری از این دریای ظلمانی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
الا ای نقش روحانی چرا از ما گریزانی
تو خود از خانه آخر ز حال بنده می دانی
هوش مصنوعی: ای نقش روحانی، چرا از ما دوری میکنی؟ تو خود به خوبی میدانی که از حال و وضعیت بندگان باخبری.
به حق اشک گرم من به حق روی زرد من
به پیوندی که با تستم ورای طور انسانی
هوش مصنوعی: با توجه به این اشک گرم من و چهره زردم، بر پایه رابطهای که با تو دارم، فراتر از مرزهای انسانی هستم.
اگر عالم بود خندان مرا بیتو بود زندان
بس است آخر بکن رحمی بر این محروم زندانی
هوش مصنوعی: اگر کسی عالم بود، بیتو نمیتوانست مرا خوشحال کند؛ زیرا بیتو زندگیام مانند زندان است. پس ای عشق، بر این بیچاره و زندانی کمی رحم کن.
اگر با جمله خویشانم چو تو دوری پریشانم
مبادا ای خدا کس را بدین غایت پریشانی
هوش مصنوعی: اگر تو با فامیل و نزدیکانم بیخبر و دوری، خیلی نگران و مضطرب هستم. ای خدا، کاش هیچکس به این اندازه نگران و پریشان نباشد.
بر آن پای گریزانت چه بربندم که نگریزی
به جان بیوفا مانی چو یار ما گریزانی
هوش مصنوعی: چطور میتوانم شما را که همیشه فرار میکنید به جایی بند کنم، در حالی که اگر به دل بیوفا نگاه کنید، همچون دوست ما باز هم فرار خواهید کرد؟
ور از نه چرخ برتازی بسوزی هفت دریا را
بدرم چرخ و دریا را به عشق و صبر و پیشانی
هوش مصنوعی: اگر از آسمان بر روی زمین بیفتی، میتوانی تمام دریاها را بسوزانی و با عشق و صبر بر مشکلات غلبه کنی.
وگر چو آفتابی هم روی بر طارم چارم
چو سایه در رکاب تو همیآیم به پنهانی
هوش مصنوعی: اگر تو مانند آفتاب بر بالای سرم ظاهر شوی، من همچون سایه در کنار تو با آرامش و به دور از دیدههایم میآیم.
حاشیه ها
1393/08/05 05:11
پیرایه یغمایی
بدرم چرخ و دریا را به عشق و صبر و پیشانی
پیشانی: لیاقت و پشتکار
1403/06/12 00:09
سین کاف
ممنون از توضیح شما
1397/08/03 05:11
نادر..
اگر با جمله خویشانم
چو تو دوری پریشانم..