گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۲۲

سر عثمان تو مست است بر او ریز کدو
چون عمر محتسبی دادکنی این جا کو
چه حدیث است ز عثمان عمرم مستتر است
و آن دگر را که رئیس است نگویم تو بگو
مست دیدی که شکوفه ش همه در است و عقیق
باده‌ای کو چو اویس قرنی دارد بو
ای بسا فکرت باریک که چون موی شده‌ست
وز سر زلف خوش یار ندارد سر مو
مست فکرت دگر و مستی عشرت دگر است
قطره‌ای این کند آنک نکند زان دو سبو
بس کن و دفتر گفتار در این جو افکن
بر لب جوی حیل تخته منه جامه مشو

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سر عثمان تو مست است بر او ریز کدو
چون عمر محتسبی دادکنی این جا کو
هوش مصنوعی: سر عثمان مست شده و روی او کدو می‌ریزند، حالا که عمر محتسب نیست، پس چرا اینجا نیستی تا نظارت کنی؟
چه حدیث است ز عثمان عمرم مستتر است
و آن دگر را که رئیس است نگویم تو بگو
هوش مصنوعی: چه سخنی در مورد عثمان است که زندگی‌ام را تحت تاثیر قرار داده و راجع به فرد دیگری که در مقام رهبری قرار دارد، چیزی نمی‌گویم؛ این موضوع را خودت بررسی کن.
مست دیدی که شکوفه ش همه در است و عقیق
باده‌ای کو چو اویس قرنی دارد بو
هوش مصنوعی: می‌خواهی ببینی که مستی چگونه است؟ نگاهی به شکوفه‌هایی بیانداز که همه در کنار هم نشسته‌اند. و بپرس از عقیق، باده‌ای که عطری مانند اویس قرنی دارد، کجاست؟
ای بسا فکرت باریک که چون موی شده‌ست
وز سر زلف خوش یار ندارد سر مو
هوش مصنوعی: بسیاری از افکار و اندیشه‌ها آن‌چنان ظریف و نازک هستند که مانند مو به نظر می‌رسند و از زیبایی‌های عشق و محبت یار بی‌بهره‌اند.
مست فکرت دگر و مستی عشرت دگر است
قطره‌ای این کند آنک نکند زان دو سبو
هوش مصنوعی: این بیت به بیان تفاوت دو نوع مستی می‌پردازد. یک نوع مستی مربوط به فکر و اندیشه است که از غور و تعمق در مسائل نشأت می‌گیرد، و نوع دیگر مستی، ناشی از لذت‌ها و خوشی‌های زندگی است. شاعر با اشاره به یک قطره که نمی‌تواند هر دو نوع مستی را توأمان به وجود آورد، نشان می‌دهد که هر کدام از این دو حالت به دلیلی خاص و متفاوت احساس شادی و سرخوشی را ایجاد می‌کنند و نمی‌توان به‌طور همزمان از آنها بهره‌مند شد.
بس کن و دفتر گفتار در این جو افکن
بر لب جوی حیل تخته منه جامه مشو
هوش مصنوعی: اجازه بده به دنبال صحبت‌هایت نباشی و آن‌ها را فراموش کنی. در اینجا هر گونه تلاشی برای کشف حقیقت را کنار بگذار و خودت را در آلودگی مشکلات غرق نکن.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۲۲۲ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1395/06/11 02:09
k۱ mk_۱۹۷۸@yahoo.com

سلام
دوستان در بیت دوم منظور از رییس کیست ؟ ممنون میشم راهنمایی کنید

1399/02/07 03:05

سلام ، دوست عزیز، یقینا آن رئیس پیامبر اکرم است و زیرا با تامل در ابیات قبل میبنیم سخن از فضل عثمان و بعد بزرگی فضل عمر بن خطاب بر عثمان و یقینا بعد از عمر باید محمد نبی باشد که فقط او رئیس سرداران است و مولانا بر این باور است که صفات محمد نبی و اصحاب را به کلی در خود جمع کرده و در غزل 679 بیت اول اعتقاد به نفس مطمئنه خود مثل پیامبر که دیو ایشان مسلمان شده، و شمس تبریزی میفرمایند هرکس میخواهد نبی مرسل را ببیند مولانا را ببیند.