گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۵۷

سنگ شکاف می‌کند در هوس لقای تو
جان پر و بال می‌زند در طرب هوای تو
آتش آب می‌شود عقل خراب می‌شود
دشمن خواب می‌شود دیده من برای تو
جامه صبر می‌درد عقل ز خویش می‌رود
مردم و سنگ می‌خورد عشق چو اژدهای تو
بند مکن رونده را گریه مکن تو خنده را
جور مکن که بنده را نیست کسی به جای تو
آب تو چون به جو رود کی سخنم نکو رود
گاه دمم فرودرد از سبب حیای تو
چیست غذای عشق تو این جگر کباب تو
چیست دل خراب من کارگه وفای تو
خابیه جوش می‌کند کیست که نوش می‌کند
چنگ خروش می‌کند در صفت و ثنای تو
عشق درآمد از درم دست نهاد بر سرم
دید مرا که بی‌توام گفت مرا که وای تو
دیدم صعب منزلی درهم و سخت مشکلی
رفتم و مانده‌ام دلی کشته به دست و پای تو

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سنگ شکاف می‌کند در هوس لقای تو
جان پر و بال می‌زند در طرب هوای تو
هوش مصنوعی: سنگی که می‌تراشد و ترک می‌خورد، به خاطر عشق و آرزوی دیدن توست، و جان من با شوق و شادی در طلب تو پر می‌کشد.
آتش آب می‌شود عقل خراب می‌شود
دشمن خواب می‌شود دیده من برای تو
هوش مصنوعی: آتش به آب تبدیل می‌شود، عقل از بین می‌رود، دشمن آسوده می‌شود و چشمان من فقط برای تو هستند.
جامه صبر می‌درد عقل ز خویش می‌رود
مردم و سنگ می‌خورد عشق چو اژدهای تو
هوش مصنوعی: شکیبایی فرسوده می‌شود و عقل از کنترل خارج می‌شود. عشق مانند اژدهای تو، مردم را در بر می‌گیرد و با سنگین‌ترین مشکلات روبرو می‌شود.
بند مکن رونده را گریه مکن تو خنده را
جور مکن که بنده را نیست کسی به جای تو
هوش مصنوعی: نگذار پیشرفت‌کننده را متوقف کنی، از گریه کردن خودداری کن و به جای لبخند، مشکل به وجود نیاور. هیچ کس نمی‌تواند جای تو را برای بنده پر کند.
آب تو چون به جو رود کی سخنم نکو رود
گاه دمم فرودرد از سبب حیای تو
هوش مصنوعی: وقتی که آب تو به مسیر خود بیفتد، سخن من به خوبی جاری می‌شود، اما در گاه‌هایی که دم به دم می‌زنم، این حیا و شرم توست که مانع می‌شود.
چیست غذای عشق تو این جگر کباب تو
چیست دل خراب من کارگه وفای تو
هوش مصنوعی: عشق تو چه غذایی در دل می‌گذراند، که این دل عذاب‌کشیده من، چه شکستی از وفای تو می‌خورد.
خابیه جوش می‌کند کیست که نوش می‌کند
چنگ خروش می‌کند در صفت و ثنای تو
هوش مصنوعی: در دل شعر، بیان می‌شود که عاطفه و شور و شوقی در حال شکل‌گیری است، گویی که کسی در حال سرودن یا بیان احساساتش درباره‌ی توست. در این حال، صدا و نغمه‌ها به خاطر تو در حال جنبش و تپش هستند و این احساسات نسبت به تو به اوج خود رسیده‌اند.
عشق درآمد از درم دست نهاد بر سرم
دید مرا که بی‌توام گفت مرا که وای تو
هوش مصنوعی: عشق به خانه‌ام آمد و دستش را بر سرم گذاشت. وقتی مرا دید که بدون تو هستم، با ناله‌ای گفت: ای وای بر تو.
دیدم صعب منزلی درهم و سخت مشکلی
رفتم و مانده‌ام دلی کشته به دست و پای تو
هوش مصنوعی: من با دیدن سختی‌های مسیر و مشکلات زیاد، احساس کردم که در این راه گرفتار شده‌ام و دل‌مشغولی‌ام بدجوری به تو وابسته است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۱۵۷ به خوانش احسان حلاج
غزل شمارهٔ ۲۱۵۷ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1388/06/31 09:08
من

در بعضی نسخ داریم:
چیست غذای عشق تو این جگر کباب من
که به نظرم مفهوم رو بیشتر می‌رسونه
---
پاسخ: با تشکر، به نظر من شخصاً هم نقل شما بهتر است. اما با مقایسه با یک منبع تحت وب دیگر و مشاهدۀ یکسانی نقلها بهتر دیدیم نقل شما را در حاشیه و به عنوان بدل باقی بگذاریم.

1393/03/25 22:05
محمد حسن

ممنون میشم معنی خابیه در این شعر را بگویید

1393/03/26 19:05
ناشناس

پرسیده‌اند که معنی خابیه چیست.
با دوبار کلیک روی کلمه به لعتنامه دسترسی پیدا بکنید.
خابیه = خمب، خمره

1393/03/05 19:06
آرش

اتفاقن صحیح تر این است:
چیست غذای عشق تو این جگر کباب تو
چراکه شاعر همین جگر کباب شده‌ای را هم که دارد متعلق به معشوق می‌داند. و فقر ابراز می‌کند که هیچ ندارم و فنا بیان می‌کند که هر چه هست از تو ست.

1395/10/22 18:12
امین افشار

درود
با نظر آرش موافقم. ضمن این که می توان این گونه هم برداشت نمود:
چیست غذای عشق تو؟ این جگر کباب تو = جگری که تو کبابش کرده ای یا جگری که برای تو کباب شده، جگری که از بهر تو کباب شده
بدرود

1395/10/22 18:12
امین افشار

دیدم صعب منزلی، درهم و سخت مشکلی
رفتم و مانده‌ام دلی... کشته به دست و پای تو

1396/01/01 23:04
نازنین

درود
در کتاب کلیات شمس تبریزی ، مطابق با نسخه تصحیح شده ی استاد بدیع الزمان فروزانفر، بیت ششم ، مصراع نخست به این صورت اومده:
چیست غذای عشق تو این جگر کباب من
این غزل رو آقای رضا یزدانی ، در آلبوم "شهر دل" اجرا کرده، ترٓکی به نام "هوای تو"

1396/07/26 10:09
فرشیر

سلام
توضیح آرش خان کاملا درست بنظر میرسه بخصوص که "این" بکار رفته یعنی شاعر بزرگوار در گفتن "جگر کباب تو" به جگر خودش اشاره داشته و "تو" رو بخاطر مالکیت معشوق بکار برده.

1397/12/24 02:02
هادی بهار

سلام
منظور از مطرع
آب تو چون به جو رود کی سخنم نکو رود
چی هست؟
ممنون

1397/12/24 14:02
محسن ، ۲

هادی جان
آب تو چون به جو رود کی سخنم نکو رود
تا چشمان تو گریان است و اشک می ریزی، سخن من در تو اثر ندارد

1398/09/16 23:12
امیرحسین

در کتاب گزیده غزلیات شمس استاد کدکنی هم بدین گونه آمده:
چیست غذای عشق تو این جگر کباب من

1399/01/31 23:03
الهام

ممنون میشم معنای این مصرع را بفرمایید:
مردم و سنگ می خورد عشق چو اژدهای تو

1402/07/15 10:10
بزرگمهر

به نظرم این اژدهای عصای موسی است که همه چیزها را اعم از مردم و سنگ و درخت ...را میخورده، اشاره به آیه‌ای از قران است.

1403/05/02 00:08
اهورا روآ

سلام. ببینید اول عشق رو به اژدها تشبیه می کنه و بعد می پرسه چیست غذای اژدها که قطعا جوابش اینه، این جگر کباب من