غزل شمارهٔ ۲۱۰۳
گرچه اندر فغان و نالیدن
اندکی هست خویشتن دیدن
آن نباشد مرا چو در عشقت
خوگرم من به خویش دزدیدن
به خدا و به پاکی ذاتش
پاکم از خویشتن پسندیدن
دیده کی از رخ تو برگردد
به که آید به وقت گردیدن
در چنین دولت و چنین میدان
ننگ باشد ز مرگ لنگیدن
عاشقان تو را مسلم شد
بر همه مرگها بخندیدن
فرعهای درخت لرزانند
اصل را نیست خوف لرزیدن
باغبانان عشق را باشد
از دل خویش میوه برچیدن
جان عاشق نوالهها میپیچ
در مکافات رنج پیچیدن
زهد و دانش بورز ای خواجه
نتوان عشق را بورزیدن
پیش از این گفت شمس تبریزی
لیک کو گوش بهر بشنیدن
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرچه اندر فغان و نالیدن
اندکی هست خویشتن دیدن
هوش مصنوعی: هرچند در فریاد و ناله کمی انسانیت و خویشتن شناسی وجود دارد.
آن نباشد مرا چو در عشقت
خوگرم من به خویش دزدیدن
هوش مصنوعی: اگر در عشق تو به چنان حالتی گرفتار نشوم، به هیچ چیز دیگر نمیاندیشم و فقط به دزدیدن لحظات دلانگیز فکر میکنم.
به خدا و به پاکی ذاتش
پاکم از خویشتن پسندیدن
هوش مصنوعی: من به خدا و به پاکی او سوگند یاد میکنم که از خودخواهی و خودپسندی مبرا هستم.
دیده کی از رخ تو برگردد
به که آید به وقت گردیدن
هوش مصنوعی: چشمها هیچگاه از زیبایی تو روی برنمیگردانند، چون وقتی که بخواهند برگردند، آن زیبایی همچنان در یادشان خواهد ماند.
در چنین دولت و چنین میدان
ننگ باشد ز مرگ لنگیدن
هوش مصنوعی: در چنین حکومت و چنین موقعیتی، شرمآور است که انسان به خاطر مرگ، سست و بینفس باشد.
عاشقان تو را مسلم شد
بر همه مرگها بخندیدن
هوش مصنوعی: عاشقان تو به این نتیجه رسیدهاند که در برابر تمام مرگها میتوان با لبخند مواجه شد.
فرعهای درخت لرزانند
اصل را نیست خوف لرزیدن
هوش مصنوعی: شاخ و برگهای درخت به خاطر طوفان میلرزند، اما ریشههای درخت جرات لرزیدن ندارند.
باغبانان عشق را باشد
از دل خویش میوه برچیدن
هوش مصنوعی: عاشقان باید از عمق دل خود دستاوردها و ثمرات عشق را برداشت کنند.
جان عاشق نوالهها میپیچ
در مکافات رنج پیچیدن
هوش مصنوعی: روح عاشق در گرفتار شدن با سختیها و رنجها همچون نوالهها میچرخد و دچار میشود.
زهد و دانش بورز ای خواجه
نتوان عشق را بورزیدن
هوش مصنوعی: ای آقا، به زهد و دانش بپرداز، زیرا نمیتوان به عشق پرداخت.
پیش از این گفت شمس تبریزی
لیک کو گوش بهر بشنیدن
هوش مصنوعی: شمس تبریزی پیشتر سخنانی را گفته بود، اما کسی نیست که به آن گوش بسپارد و بشنود.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۱۰۳ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1396/11/15 08:02
نادر..
باغبانان عشق را باشد
از دل خویش میوه برچیدن..
1400/11/24 02:01
امید وکیل
بر همه مرگها بخندیدن...و این یعنی قدرت روحی عظیم.