غزل شمارهٔ ۲۰۷۹
مقام ناز نداری برو تو ناز مکن
چو میوه پخته نگشت از درخت بازمکن
به پیش قبله حق همچو بت میا منشین
نماز خود را از خویش بینماز مکن
گهی که پخته شدی از درخت فارغ باش
ز گرم و سرد میندیش و احتراز مکن
چو هیچ خصم نماند برو به بزم نشین
سلاح رزم بینداز و ترک تاز مکن
چو صاف صاف برآمد ز کوره نقده تو
مده به کوره هر کوردل گداز مکن
جمال خود ز اسیران عشق هیچ مپوش
چو باغ لطف خدایی تو در فراز مکن
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مقام ناز نداری برو تو ناز مکن
چو میوه پخته نگشت از درخت بازمکن
هوش مصنوعی: اگر مقام و جایگاه خاصی نداری، بهتر است که ناز و ادعا نکن. مثل میوهای که هنوز نرسیده و آماده برداشت نیست، نباید خودت را در آن حالت نشان دهی.
به پیش قبله حق همچو بت میا منشین
نماز خود را از خویش بینماز مکن
هوش مصنوعی: در برابر قبله الهی همچون بت ننشین و نماز خود را از خود خالی مکن.
گهی که پخته شدی از درخت فارغ باش
ز گرم و سرد میندیش و احتراز مکن
هوش مصنوعی: وقتی به بلوغ و کمال رسیدی، از چالشها و سختیهای زندگی نترس و از آنها نگذری.
چو هیچ خصم نماند برو به بزم نشین
سلاح رزم بینداز و ترک تاز مکن
هوش مصنوعی: وقتی که هیچ دشمنی باقی نمانده است، به جشن و شادی برو و سلاح جنگیات را کنار بگذار و از درگیری بپرهیز.
چو صاف صاف برآمد ز کوره نقده تو
مده به کوره هر کوردل گداز مکن
هوش مصنوعی: وقتی که چیزی به روشنی و درست از دل مشکلات و آزمایشها بیرون میآید، آن را به آسانی در اختیار هر کسی که دلسرد و ناامید است قرار نده.
جمال خود ز اسیران عشق هیچ مپوش
چو باغ لطف خدایی تو در فراز مکن
هوش مصنوعی: زیبایی خود را از عاشقان پنهان نکن، چون باغی که لطف خدا در آن جاری است، در اوج خود باش.