غزل شمارهٔ ۱۹۰۳
شنیدی تو که خط آمد ز خاقان
که از پرده برون آیند خوبان
چنین فرموده است خاقان که امسال
شکر خواهم که باشد سخت ارزان
زهی سال و زهی روز مبارک
زهی خاقان زهی اقبال خندان
درون خانه بنشستن حرام است
که سلطان می خرامد سوی میدان
بیا با ما به میدان تا ببینی
یکی بزم خوش پیدای پنهان
نهاده خوان و نعمتهای بسیار
ز حلواها و از مرغان بریان
غلامان چو مه در پیش ساقی
نوای مطربان خوشتر از جان
ولیک از عشق شه جانهای مستان
فراغت دارد از ساقی و از خوان
تو گویی این کجا باشد همان جا
که اندیشه کجا گشتهست جویان
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شنیدی تو که خط آمد ز خاقان
که از پرده برون آیند خوبان
هوش مصنوعی: شنیدی که از طرف خاقان فرمان آمده است که زیبایان از پرده بیرون بیایند.
چنین فرموده است خاقان که امسال
شکر خواهم که باشد سخت ارزان
هوش مصنوعی: پادشاه اعلام کرده است که امسال میخواهد شکر را با قیمت بسیار پایین خریداری کند.
زهی سال و زهی روز مبارک
زهی خاقان زهی اقبال خندان
هوش مصنوعی: چقدر سال و روز خوشی است، چقدر پادشاهی مبارک و چقدر فرصتهای خوب و شادیآور وجود دارد.
درون خانه بنشستن حرام است
که سلطان می خرامد سوی میدان
هوش مصنوعی: نشستن در داخل خانه جایز نیست چرا که سلطان به سوی میدان میرود و در حال حرکت است.
بیا با ما به میدان تا ببینی
یکی بزم خوش پیدای پنهان
هوش مصنوعی: بیا به میدان و بپیوند به ما تا شاهد جشن و شادیای باشی که به طور پنهان در حال برگزاری است.
نهاده خوان و نعمتهای بسیار
ز حلواها و از مرغان بریان
هوش مصنوعی: خوان گستردهای از انواع نعمتها و خوراکیهای خوشمزه، از جمله حلواها و مرغهای بریان، آماده شده است.
غلامان چو مه در پیش ساقی
نوای مطربان خوشتر از جان
هوش مصنوعی: غلامان همچون ماه در برابر ساقی، آهنگهای نوازندگان را دوستداشتنیتر از جان خود میدانند.
ولیک از عشق شه جانهای مستان
فراغت دارد از ساقی و از خوان
هوش مصنوعی: اما عشق به شاه، جانهای سرمست را از مشروب و از موسیقی بینیاز کرده است.
تو گویی این کجا باشد همان جا
که اندیشه کجا گشتهست جویان
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که اینجا مکانی نیست که فکر و ذهن انسان در آنجا به جستوجو بپردازد.