گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۸۵

ای سرده صد سودا دستار چنین می کن
خوب است همین شیوه ای دوست همین می کن
فرمانده خوبانی ابرو چو بجنبانی
این بنده تو را گوید آن می کن و این می کن
از خون مسلمانان در ساغر رهبان کن
وز کافر زلفینت ویرانی دین می کن
مأمون امین را تو می ران که رو ای خاین
وان غیرت رهزن را بر روح امین می کن
آن حکم که از هیبت در عرش نمی‌گنجد
بر پشت زمان می نه بر روی زمین می کن
آن را که ندارد جان جان ده به دم عیسی
وان را که ندارد زر ز اکسیر زرین می کن
تا دور ابد شاها شمس الحق تبریزی
حکمی است به دور تو آری هله هین می کن

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای سرده صد سودا دستار چنین می کن
خوب است همین شیوه ای دوست همین می کن
هوش مصنوعی: دستار سردی که بر سر داری، با این روش خوب است. همین طور که دوستت انجام می‌دهد، تو هم همین کار را انجام بده.
فرمانده خوبانی ابرو چو بجنبانی
این بنده تو را گوید آن می کن و این می کن
هوش مصنوعی: وقتی تو با ابرویت حرکتی کنی، من که بنده توام، چیزی را می‌گویم و آن کار را انجام می‌دهم.
از خون مسلمانان در ساغر رهبان کن
وز کافر زلفینت ویرانی دین می کن
هوش مصنوعی: از خون مسلمانان قدری در پیاله‌ای بریز و با زلف‌های کافرانه‌ات، دین را ویران کن.
مأمون امین را تو می ران که رو ای خاین
وان غیرت رهزن را بر روح امین می کن
هوش مصنوعی: مأمون، تو کسی را که در امانت‌داری کم‌کاری کرده است، طرد کن و از او دوری کن. همچنین این که دیگران که به تو خیانت می‌کنند، نباید بر روح و جان کسی که به امانت‌داری معروف است، تأثیر منفی بگذارند.
آن حکم که از هیبت در عرش نمی‌گنجد
بر پشت زمان می نه بر روی زمین می کن
هوش مصنوعی: حکومت و قدرتی که در عرش و آسمان‌ها هم جایی برای خود ندارد، باید بر دوش زمان قرار گیرد و در دنیای زمین به اجرا درآید.
آن را که ندارد جان جان ده به دم عیسی
وان را که ندارد زر ز اکسیر زرین می کن
هوش مصنوعی: اگر کسی جان ندارد، روحش را به دم عیسی (عیسای نجات‌دهنده) ببخش و به کسی که پول و ثروت ندارد، با اکسیر زرین، او را ثروتمند کن.
تا دور ابد شاها شمس الحق تبریزی
حکمی است به دور تو آری هله هین می کن
هوش مصنوعی: شمس الحق تبریزی به عنوان یک شخصیت بزرگ و پرنفوذ همیشه در حال تأثیرگذاری است و از تو دعوت می‌کند که به دور از حواشی و مسائل دنیوی، به جامعه و زندگی خود توجه کنی. او به دنبال ایجاد تغییر و تحول در دل‌ها و ذهن‌هاست و این دعوت را با شور و انرژی بیان می‌کند. پس بایستی با تمام وجود به این دعوت پاسخ دهی و در مسیر درست گام برداری.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۸۸۵ به خوانش عندلیب