گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۷۸

من گوش کشان گشتم از لیلی و از مجنون
آن می کشدم زان سو وین می کشدم زین سون
یک گوش به دست این یک گوش به دست آن
این می کشدم بالا وان می کشدم هامون
از دست کشاکش من وز چرخ پرآتش من
می گردم و می نالم چون چنبره گردون
آن لحظه که بی‌هوشم ز ایشان برهد گوشم
می غلطم چون شاهان در اطلس و در اکسون
من عاشق آن روزم می درم و می دوزم
بر خرقه بی‌چونی می زن تگلی بی‌چون

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من گوش کشان گشتم از لیلی و از مجنون
آن می کشدم زان سو وین می کشدم زین سون
هوش مصنوعی: من در پی لیلی و مجنون به سمتی می‌روم و از آن طرف نوشیدنی می‌نوشم و از این طرف هم نوشیدنی دیگری می‌نوشم.
یک گوش به دست این یک گوش به دست آن
این می کشدم بالا وان می کشدم هامون
هوش مصنوعی: در یک طرف به کمک یکی مشغولم و در طرف دیگر به کمک شخص دیگری، یکی مرا به جلو می‌برد و دیگری نیز مرا به سمت دیگری می‌کشد.
از دست کشاکش من وز چرخ پرآتش من
می گردم و می نالم چون چنبره گردون
هوش مصنوعی: من به خاطر درگیری‌ها و تنش‌هایی که در زندگی‌ام دارم، در حال چرخیدن و ناله کردن هستم، مثل چرخش و دایره‌ای که زندگی می‌چرخد.
آن لحظه که بی‌هوشم ز ایشان برهد گوشم
می غلطم چون شاهان در اطلس و در اکسون
هوش مصنوعی: در آن لحظه که از حال می‌روم و بی‌هوش می‌شوم، گوشم بی‌اختیار مانند پادشاهانی که در لباس‌های فاخر و زیبا هستند، به سوی آنها جذب می‌شود.
من عاشق آن روزم می درم و می دوزم
بر خرقه بی‌چونی می زن تگلی بی‌چون
هوش مصنوعی: من دوستدار آن روزی هستم که شراب می‌نوشم و با شور و شوق بر لباس خستگی و ناچیزی‌ام نقش می‌زنم. بی‌آنکه هیچ چیز از خود داشته باشم، بی‌اندازه شاداب و سرزنده‌ام.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۸۷۸ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1397/04/27 23:06
کرمانشاهی

تگل در بیت آخر یعنی دوخت. ما تو کرمانشاه به دوختن لباس پاره یا دوخت زدن میگیم تَقَل زدن

1400/07/06 01:10
کوروش

اکسون یه نوع تنپوش گران قیمت و باارزش بوده به رنگ سیاه