غزل شمارهٔ ۱۸۵۶
مرا هر دم همیگویی که برگو قطعه شیرین
به هر بیتی یکی بوسه بده پهلوی من بنشین
زهی بوسه زهی بوسه زهی حلوا و سنبوسه
برآرد شیر از سنگی که عاجز گشت از او میتین
تو بوسه عشق را دیدی مگر ای دل که پریدی
که هر جزوت شدهست ای دل چو لب نالان و بوسه چین
چو تلقین گفت پیغامبر شهیدان ره حق را
تو هم مر کشته خود را بیا برخوان یکی تلقین
به تلقین گر کنی نیت بپرد مرده در ساعت
کفن گردد بر او اطلس ز گورش بردمد نسرین
بکن پی مرکب تن را دلا چون تو نیاسایی
چه آسایی از آن مرکب که لنگ است او ز علیین
بکن پی اشتری را کاو نیاید در پیات هرگز
به خارستان همیگردد که خار افتاد او را تین
چو او را پی کنی در دم چو کشتی ره رود بیپا
ز موج بحر بیپایان نبرد بادبان دین
غزل شمارهٔ ۱۸۵۵: چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنونغزل شمارهٔ ۱۸۵۷: توقع دارم از لطف تو ای صدر نکوآیین
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرا هر دم همیگویی که برگو قطعه شیرین
به هر بیتی یکی بوسه بده پهلوی من بنشین
هوش مصنوعی: تو هر لحظه به من میگویی که بگو یک قطعهی دلنشین، و به هر بیت بوسهای بده و کنارم نشین.
زهی بوسه زهی بوسه زهی حلوا و سنبوسه
برآرد شیر از سنگی که عاجز گشت از او میتین
هوش مصنوعی: عجب بوسهای! عجب بوسهای! عجب شیرینی و خوشمزگی! چه شگفتانگیز است که شیر از سنگی که حتی از عهدهی میتین (شخصی ناتوان) برنیامد، بیرون بیاید.
تو بوسه عشق را دیدی مگر ای دل که پریدی
که هر جزوت شدهست ای دل چو لب نالان و بوسه چین
هوش مصنوعی: آیا تو بوسه عشق را دیدی، ای دل؟ چرا که هر بخش از وجودت، مانند لبهای نالهکنان و بوسهچین شده است، به پرواز درآمدهای.
چو تلقین گفت پیغامبر شهیدان ره حق را
تو هم مر کشته خود را بیا برخوان یکی تلقین
هوش مصنوعی: زمانی که پیامبر در مورد شهیدان راه حقیقت صحبت کرد، تو هم باید به یاد شهیدان خود بیفتی و نام آنها را بلند بخوانی و یادشان را گرامی بداری.
به تلقین گر کنی نیت بپرد مرده در ساعت
کفن گردد بر او اطلس ز گورش بردمد نسرین
هوش مصنوعی: اگر به کسی که مرده است بگویی نیت کن، در آن لحظه کفنش به زردی گلی مانند نسرین تغییر میکند و از خاکش برمیخیزد.
بکن پی مرکب تن را دلا چون تو نیاسایی
چه آسایی از آن مرکب که لنگ است او ز علیین
هوش مصنوعی: بیا و تلاش کن تا جسم خود را به صحنه بیاوری، زیرا تو از خستگی ناامید نمیشوی. چه آرامشی میتوانی از آن جسم که ناتوان است، بگیری؟
بکن پی اشتری را کاو نیاید در پیات هرگز
به خارستان همیگردد که خار افتاد او را تین
هوش مصنوعی: سعی کن به دنبال کسی بروی که هرگز به دنبالت نیاید. او در جستجوی خارزارها خواهد بود زیرا بار و ساکنیش او را به چالش خواهد کشید.
چو او را پی کنی در دم چو کشتی ره رود بیپا
ز موج بحر بیپایان نبرد بادبان دین
هوش مصنوعی: وقتی که او را پیروی کنی، همچون کشتیای در میان دریا میشوی که بدون پا به سوی امواج دریا پیش میرود و در این مسیر، بادبان ایمان تو را به جلو میکشاند.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۸۵۶ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1398/04/11 14:07
مهدی
سلام
لطفا اساتید راجعبه کلمات میتین و علیین توضیح بدهند.
پیشاپیش سپاسگذارم
1399/04/10 16:07
احمد
میتین به معنی ابزار کندن یا خراش دادن روی سطح سخت مثل سنگ . مانند کلنگ
1401/12/25 18:02
داود پورسلطان
سلام
در بیت چهارم " پیغامبر " به نظر میرسد از لحاظ وزنی " پیغمبر " درست باشد