گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۰۰

هذا رشاد الکافرین هذا جزاء الصابرین
هذا معاد الغابرین نعم الرجا نعم المعین
صد آفتاب از تو خجل او خوشه چین تو مشتعل
نعره زنان در سینه دل استدرکوا عین الیقین
از آسمان در هر غذا از علویان آید ندا
کای روح پاک مقتدا یا رحمة للعالمین
حبس حقایق را دری باغ شقایق را تری
هم از دقایق مخبری پیش از ظهور یوم دین
ای دل ز دیده دام کن دیده نداری وام کن
ای جان نفیر عام کن تا برجهی زین آب و طین
ای جان تو باری لمتری شیر جهاد اکبری
باید که صف‌ها بردری و آیی بر آن قلعه حصین
هان ای حبیب و ای محب بشنو صلا و فاستجب
گر گشت جانان محتجب جان می رود نیکوش بین
گفته‌ست جان ذوفنون چون غرقه شد در بحر خون
یا لیت قومی یعلمون که با کیانم همنشین
سیلم سوی دریا روم روحم سوی بالا روم
لعلم به گوهرها روم یا تاج باشم یا نگین
هر کس که یابد این رشد زان قند بی‌حد او چشد
مانند موسی برکشد از خاره او ماء معین
چون مست گشتم برجهم بر رخش دل زین برنهم
زیرا که مشتاق شهم آن ماه از مه‌ها مهین
گفتن رها کن ای پدر گفتن حجاب است از نظر
گر می خوری زان می بخور ور می گزینی زان گزین
الصمت اولی بالرصد فی النطق تهییج العدد
جاء المدد جاء المدد استنصروا یا مسلمین
مستفعلن مستفعلن یا سیدا یا اقربا
فی نشونا او مشینا من قربه العرق الوتین

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هذا رشاد الکافرین هذا جزاء الصابرین
هذا معاد الغابرین نعم الرجا نعم المعین
هوش مصنوعی: این یک راهنمایی برای کافران و پاداشی برای صابرین است. اینجا بازگشتی برای غایبان است. امید خوبی است و یاوری مناسب.
صد آفتاب از تو خجل او خوشه چین تو مشتعل
نعره زنان در سینه دل استدرکوا عین الیقین
هوش مصنوعی: صدها خورشید از نور تو خجالت می‌کشند و خوشه‌چین تو با دل شاداب و پر انرژی، در سینه‌اش نعره می‌زند. این صحنه، نشانه‌ای از یقین واقعی است.
از آسمان در هر غذا از علویان آید ندا
کای روح پاک مقتدا یا رحمة للعالمین
هوش مصنوعی: از آسمان در هر غذایی ندا می‌آید که: ای روح پاک پیشوای ما، ای رحمت برای جهانیان.
حبس حقایق را دری باغ شقایق را تری
هم از دقایق مخبری پیش از ظهور یوم دین
هوش مصنوعی: حقایق در زندان هستند و به باغ شقایق شباهت دارند. همچنین، تو هم از جزئیات و حقایق قبل از ظهور روز جزا آگاهی نداری.
ای دل ز دیده دام کن دیده نداری وام کن
ای جان نفیر عام کن تا برجهی زین آب و طین
هوش مصنوعی: ای دل، نگاهت را به دور بساز و از آنچه نمی‌بینی آزاد شو. ای جان، فریاد و ناله‌ات را به راه بینداز تا از این آب و گل برخیزی و به جایی بالاتر بروی.
ای جان تو باری لمتری شیر جهاد اکبری
باید که صف‌ها بردری و آیی بر آن قلعه حصین
هوش مصنوعی: ای جان تو باید با قدرت و شجاعت در میدان جنگ حاضر شوی و به صفوف دشمن حمله‌ور شوی و به آن دژ محکم نزدیک شوی.
هان ای حبیب و ای محب بشنو صلا و فاستجب
گر گشت جانان محتجب جان می رود نیکوش بین
هوش مصنوعی: ای عزیز و دوست من، به ندای ما گوش کن و پاسخ ده، اگر محبوب پنهان شده است، جان من در حال رفتن است و تو را از دور ببین.
گفته‌ست جان ذوفنون چون غرقه شد در بحر خون
یا لیت قومی یعلمون که با کیانم همنشین
هوش مصنوعی: فردی در این بیت بیان می‌کند که وقتی جانش به شدت در درد و رنج غرق شده است، آرزو می‌کند که ای کاش قوم او می‌دانستند با چه کسانی هم‌نشین است و چه تجربیاتی را سپری می‌کند. او به عمق فاجعه‌ای که خود را در آن می‌بیند اشاره دارد و از بی‌توجهی دیگران به وضعیتش گلایه می‌کند.
سیلم سوی دریا روم روحم سوی بالا روم
لعلم به گوهرها روم یا تاج باشم یا نگین
هوش مصنوعی: من به سمت دریا می‌روم و روح‌ام به سمت اوج می‌رود. با علم به ارزشمندی‌ها، یا می‌خواهم تاجی باشم یا نگینی گرانبها.
هر کس که یابد این رشد زان قند بی‌حد او چشد
مانند موسی برکشد از خاره او ماء معین
هوش مصنوعی: هر کسی که به این رشد و کمال دست یابد، از شیرینی و خوشی‌های بی‌پایان آن بهره‌مند خواهد شد، مانند موسی که از چشمه‌ی زلالی که از سنگ خارج شده، آب می‌نوشد.
چون مست گشتم برجهم بر رخش دل زین برنهم
زیرا که مشتاق شهم آن ماه از مه‌ها مهین
هوش مصنوعی: زمانی که مرا مست کرد، بر آن چهره زیبا چشم می‌دوزم و دل‌تنگی‌ام را از یاد می‌برم؛ چرا که مشتاق دیدار آن ماه زیبا هستم که از همه ماه‌ها برتر است.
گفتن رها کن ای پدر گفتن حجاب است از نظر
گر می خوری زان می بخور ور می گزینی زان گزین
هوش مصنوعی: پدر، وقتی می‌گویند که رهایی پیدا کن، این فقط یک مانع است که سبب می‌شود نتوانی خوب ببینی. اگر می‌خواهی از آن نوشیدنی بنوشی، باش، و اگر هم می‌خواهی انتخابی داشته باشی، آن را انتخاب کن.
الصمت اولی بالرصد فی النطق تهییج العدد
جاء المدد جاء المدد استنصروا یا مسلمین
هوش مصنوعی: سکوت بهتر است، زیرا در گفتن، تحریک حساب ها آغاز می‌شود. کمک و یاری فرامی‌رسد، ای مسلمانان، به یاری طلبید.
مستفعلن مستفعلن یا سیدا یا اقربا
فی نشونا او مشینا من قربه العرق الوتین
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی از انتخاب و مسیر زندگی اشاره دارد. گوینده به وجود معانی عمیق و پیوندهای نزدیک بین افراد و شرایط اشاره می‌کند. از این نظر، شاید به چالش‌ها و تضادهایی که انسان‌ها در زندگی با آن‌ها روبه‌رو می‌شوند اشاره دارد، و همچنین از ارتباطات خانوادگی و اجتماعی که می‌تواند در پیشرفت یا سقوط آن‌ها تأثیر داشته باشد، صحبت می‌کند. به‌طور کلی، به سیر و جهت‌گیری زندگی و تعلقات انسانی اشاره می‌کند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۸۰۰ به خوانش عندلیب