غزل شمارهٔ ۱۷۹۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۷۹۸ به خوانش امیرحسین بذرافشان
غزل شمارهٔ ۱۷۹۸ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۱۷۹۸ به خوانش عندلیب
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
ضمن تشکر از زحمات شما، به نظر می رسد که در مصرع اول بیت ششم کلمه پیغامبر با وزن شعر همخوانی ندارد و به جای آن از پیغمبر استفاده شود مناسب تر است.
بله، هم خوانی ندارد. امّا بدانیم که جلال الدّین محمّدِ بلخی، به همین هیأت مینوشته یا مینوشته اند، برایش. آن چه هست، آن را دزدیده تلفّظ میکرده اند، از این قرار: پیغُم بر.
در «گزیده ی ِ غزلیّات ِ شمس»، دکتر محمّد رضا شفیعی ِ کدکنی -برای ِ نمونه- این نکته را، در پا ورقی، متذکّر شده اند.
احسنت به مولوی !
استاد نامجو هم چند بیتی از این شعر رو دز یکی از آهنگاش خونده.
مصرع2بیت ماقبل آخر، ایرادوزنی داره
همچنین بیت6
باسلام
این غزل مولانای بزرگ را "دولتمند خال اف" خواننده تاجیک اجرا کرده.
چه خواندنی هم کرده، بسیار پر شور و حرارت و با تمام وجود.
این شعر را سید حسام الدین سراج در آلبوم یاد یار بسیار بسیار زیبا خوانده اند.
ابیاتی از این غزل بزرگ مولانا را "پیام عزیزی" نیز در آلبوم با قدسیان و در وزن الله مدد الله مدد، یا رسول الله نظر خوانده است.
مدیریت محترم چرا نام استاد محمدرضا لطفی در بین هنرمندانی ک این شعر را اجرا کرده اند دیده نمیشود؟؟
گویی مرا برجه بگو گویم چه گویم پیش تو
کسی میدونه معنی برجه چیه ؟
این شعر مولانا را خواننده افغانی، جلیل زولاند، پدر آهنگساز شهیر ایران زمین، فرید زلاند، هم به طرز مخصوص آهنگ های افغانی خیلی با صلابت اجرا کرده اند.
با سلام.
محمد بیرانوند عزیز!
برجه فعل امر از مصدر جهیدن است. یعنی بپر (پریدن)
مولانا در غزل دیگری گفته است:
درتاز درجهانش اما نه در جهانش
یعنی حمله کن. آن را بپران اما نه در جهان او
در غزل بسیار زیبای آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن گفته است:
حیله کن و ازو بجه دفع دهش بهانه کن
بجه (جهیدن) یعنی بپر، فرار کن، دوری کن.
با صدای چاوشی خونده بشه دیگه به کمااال میرسه
با صدای «مقدس نبیوا» و تنظیمی بسیار بشنوید:
پیوند به وبگاه بیرونی
شادی امینی این غزل را بصورت یک ویدو موزیک کوتاه در دوران قرنطینه کرونا اجرا نموده
پیوند به وبگاه بیرونی
این غزل رو اگه یا صدای استاد حسام الدین سراج بشنوید درکش میکنید.
دوسال پیش پرسیدهاند برجه چه باشد
بر جَه: برخیز
ضمناً، این همه نغمه خوان را رها کنید، خود گوهر شعار را دریابید
جدیدا آقای شهرام ناظری تک ترانه ای به نام The light of soul رو با همین قطعه اجرا کرده... اینجا بشنویدش
Alvand Jalali پیوند به وبگاه بیرونی
ودر Apple music
معنی واژه ی مجه چیه ؟ کسی میدونه ؟ دهخدا گفته نوعی گیاهه . در این مصرع چطور معنی میشه ؟
مجه فعل نهی از مصدر جستن/جهیدن است.
خواهشی از دوستان! هم این سری هم آن سری. کدام سر مد نظر است. معنی جمله چیست؟
شرح غزل شمارهٔ ۱۷۹۸(ای یار من ای یار من)
مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
محمدامین مروتی
در این غزل مولانا، سرخوشانه و سپاسگزارانه، تاثیرات و عنایت های شمس را به خودش یادآوری می کند.
ای یار من ای یار من! ای یار بیزنهار من!
ای دلبر و دلدار من! ای محرم و غمخوار من!
ای در زمین ما را قمر، ای نیم شب ما را سحر
ای در خطر ما را سپر، ای ابر شکربار من
دوبیت اول فقط خطاب است به دلدار و یاری که به معشوق مهلت نمی دهد و در عین حال غمخوار اوست و هوای او را دارد. یاری که همچون ماه، شب زندگانی شاعر را روشن و زندگیش را شیرین و شکربار کرده است.
خوش می روی در جان من، خوش می کنی درمان من
ای دین و ای ایمان من، ای بحر گوهردار من
در جان من جای گرفته ای و حالم را خوب می کنی. دین و ایمانم تویی، یعنی به تو باور و اعتماد دارم. تو بحری پر از گوهرهای معنوی هستی.
ای شب روان را مشعله، ای بیدلان را سلسله
ای قبله ی هر قافله، ای قافله سالار من
مشعل راه مسافران شبی. بر دست و پای عاشقان، زنجیر بسته ای و اسیرشان کرده ای. قافله زندگی مرا تو راهبری می کنی.
هم رهزنی هم رهبری، هم ماهی و هم مشتری
هم این سری هم آن سری، هم گنج و استظهار من
راه زندگی معمولی مرا زده ای و لختم کرده ای. در عین حال مرا به زندگی معنوی راهبری کرده ای. مثل ماه نورانی و مثل مشتری نماد سعادتی. دین و دنیا را با هم داری. ثروتی معنوی داری که مایه پشتگرمی من است.
چون یوسف پیغمبری، آیی که خواهم مشتری
تا آتشی اندرزنی، در مصر و در بازار من
کاروانیان به تعبیر قرآن یوسف را به دارهم معدود یعنی بهایی اندک خریدند. مولانا به شمس می گوید تو همان یوسفی هستی که به مصر آمده ای و مشتری می طلبی. مشتری ای که قدر و ارزش تو را بداند و من همان مشتری ام.
هم موسیی بر طور من، عیسیِ هر رنجور من
هم نور نور نور من، هم احمد مختار من
برای من مثل موسی در کوه طور نوید روشنایی هستی و مثل عیسی نوید درمان بیماری هایم و مانند محمد که برگزیده خداست برگزیده منی و برایم نور معنایی.
هم مونس زندان من، هم دولت خندان من
والله که صد چندان من، بگذشته از بسیار من
رفیق غم و شادیم هستی و بسیار بیشتر و فراتر از این همه که گفتم، هستی.
گویی مرا برجه! بگو، گویم چه گویم پیش تو؟
گویی بیا حجت مجو، ای بنده ی طرّار من
مرا به خودت می خوانی که بپر و پیش من بیا. ولی من نمی دانم در حضورت چه بگویم. می گویی هیچ مگو و دلیل میاور، ای بنده ی زیرک من. طرار به معنی راهزن و دزد است ولی در اینجا به معنی زرنگ و زیرک آمده.
گویم که گنجی شایگان، گوید بلی، نَی رایگان
جان خواهم و وانگه چه جان! گویم سبک کن بار من
می گویم تو گنج منی. می گویی ولی ارزان نیستم و در ازای گنج، جانت را می خواهم. می گویم جانم را بستان تا سبک شوم.
گر گنج خواهی سر بنه، ور عشق خواهی جان بده
در صف درآ، واپس مجه، ای حیدر کرار من
می گویی اگر گنج معنا می طلبی، باید عاشقانه جان و سرت را بدهی و مانند حیدر کرار در صفوف جنگ، آماده جان فشانی باشی.
21 فروردین 1404
به نظرم حیدر کرار و اضاف کردن