غزل شمارهٔ ۱۷۸۳
فان وفق الله الکریم وصالکم
و عاین روحی حسنکم و جمالکم
تصدقت بالروح العزیز لشکرها
فبالله ارحموا ذلی و عشقی فما لکم
الی کم اقاسی هجرکم و فراقکم
الی کم اؤانس طیفکم و خیالکم
تناقص صبری بازدیاد ملالکم
فیالیتنی افننی کصبری ملالکم
عمی العین من تذکارها حرکاتکم
و غنجاتها ویلاکم و دلالکم
رآنی الهوی یوما الاعب غفلتی
فصاح علینا صیحه العشق والکم
لقد جاء من تبریز روح مجسم
الا فانثروا فی حب نعلیه ما لکم
اطلاعات
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فان وفق الله الکریم وصالکم
و عاین روحی حسنکم و جمالکم
هوش مصنوعی: اگر خداوند بخشنده شما را به وصل و نزدیکی محبوبتان موفق کند و روح من به تماشای زیبایی و جمال شما بپردازد.
تصدقت بالروح العزیز لشکرها
فبالله ارحموا ذلی و عشقی فما لکم
هوش مصنوعی: ای کاش روح عزیزت را فدای لشکرت کنم، پس به خدا رحم کنید به ذلت و عشق من، پس چه بر شما میگذرد؟
الی کم اقاسی هجرکم و فراقکم
الی کم اؤانس طیفکم و خیالکم
هوش مصنوعی: به چه مقدار از دوری و جدایی شما رنج میبرم، و تا چه زمانی با یاد و خیال شما آرامش مییابم؟
تناقص صبری بازدیاد ملالکم
فیالیتنی افننی کصبری ملالکم
هوش مصنوعی: صبری که دارم، هر روز بیشتر در چنگالتان احساس ناامیدی و کلافگی میکنم. ای کاش میتوانستم این صبر را از بین ببرم تا از این ناامیدی رها شوم.
عمی العین من تذکارها حرکاتکم
و غنجاتها ویلاکم و دلالکم
هوش مصنوعی: چشمانم از یادآوری حرکات و ناز و غمزهها و بازیگوشیهایتان پر شده است.
رآنی الهوی یوما الاعب غفلتی
فصاح علینا صیحه العشق والکم
هوش مصنوعی: یک روز عشق به من نشان داد که در غفلت و بیخبری بودهام و صدای عشق به من رسید.
لقد جاء من تبریز روح مجسم
الا فانثروا فی حب نعلیه ما لکم
هوش مصنوعی: از تبریز روحی به شکل و صورت آمده است، پس بیایید در عشق به نعلین او، آنچه دارید، پخش کنید.