غزل شمارهٔ ۱۷۱۷
لولیکان تویم در بگشا ای صنم
لولیکان را دمی بار ده ای محتشم
ای تو امان جهان ای تو جهان را چو جان
ای شده خندان دهان از کرمت دم به دم
امن دو عالم توی گوهر آدم توی
هین که رسید از حبش بر سر کوی حشم
چون برسد کوس تو کمتر جاسوس تو
گردد هر لولیی صاحب طبل و علم
رایت نصرت فرست لشکر عشرت فرست
تا که ز شادی ما جان نبرد هیچ غم
تیغ عرب برکنیم بر سر ترکان زنیم
چون لطفت برکشد بر خط لولی رقم
خوف مهل در میان بانگ بزن کالامان
عشرت با خوف جان راست نیاید به هم
مهر برآور به جوش وز دل چنگ آن خروش
پر کن از عیش گوش پر کن از می شکم
تا سوی تبریز جان جانب شمس الزمان
آید صافی روان گوید ای من منم
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
لولیکان تویم در بگشا ای صنم
لولیکان را دمی بار ده ای محتشم
هوش مصنوعی: ای محبوب، در را برای من باز کن تا به تو نزدیک شوم و چند لحظهای با تو باشم. ای عزیز، لطفاً به من اجازه بده تا از زیباییات بهرهمند شوم.
ای تو امان جهان ای تو جهان را چو جان
ای شده خندان دهان از کرمت دم به دم
هوش مصنوعی: ای تو پناه و حافظ جهان، تو همانند جان هستی برای این دنیا. هر لحظه به لطف و کرم تو، لبهایم از شادی میخندد.
امن دو عالم توی گوهر آدم توی
هین که رسید از حبش بر سر کوی حشم
هوش مصنوعی: ای آدم، تو در همه عالم به منزله یک گوهر باارزش هستی. بیدار باش که عشق او بر تو اثر گذاشته و تو را به سوی کوی محبوب کشانده است.
چون برسد کوس تو کمتر جاسوس تو
گردد هر لولیی صاحب طبل و علم
هوش مصنوعی: زمانی که صدای طبل تو شنیده شود، کمتر کسی به جاسوسی و رصد تو میپردازد، زیرا هر فردی که نواختن طبل و غیره را بیاموزد، خود را در مقام صاحب آن میبیند.
رایت نصرت فرست لشکر عشرت فرست
تا که ز شادی ما جان نبرد هیچ غم
هوش مصنوعی: کمک و پیروزی را برای ما بفرست و لذت و شادی را به لشکرم عطا کن، تا از خوشحالی ما هیچ غمی در دل نماند.
تیغ عرب برکنیم بر سر ترکان زنیم
چون لطفت برکشد بر خط لولی رقم
هوش مصنوعی: این بیت میگوید که مانند شمشیری که عربها به دستانشان دارند و به چهره ترکان میزنند، لطافت و زیبایی تو بر چهرههای لولیها نیز خواهد درخشید و خود را نشان خواهد داد. به عبارتی، قدرت و زیبایی با هم ادغام شده و تأثیرگذار هستند.
خوف مهل در میان بانگ بزن کالامان
عشرت با خوف جان راست نیاید به هم
هوش مصنوعی: در ترس و هراس نمیتوان با شادی و خوشی زندگی را تجربه کرد. اگر بخواهیم از زندگی لذت ببریم، باید ترس را کنار بگذاریم؛ زیرا این دو حالت سازگاری با هم ندارند.
مهر برآور به جوش وز دل چنگ آن خروش
پر کن از عیش گوش پر کن از می شکم
هوش مصنوعی: عشق و شادی را به دل بیاور و از احساس خود لذت ببر. گوشهات را با زیباییها پر کن و از خوشیها و خوشگذرانیها بهرهمند شو.
تا سوی تبریز جان جانب شمس الزمان
آید صافی روان گوید ای من منم
هوش مصنوعی: تا به سمت تبریز، جان شمس زمان به آرامی بیاید و با صراحت بگوید: ای من، من هستم.