غزل شمارهٔ ۱۵۸۴
هر که گوید کان چراغ دیدهها را دیدهام
پیش من نه دیدهاش را کامتحان دیدهام
چشم بد دور از خیالش دوشمان بس لطف کرد
من پس گوش از خجالت تا سحر خاریدهام
گرچه او عیار و مکار است گرد خویشتن
از میان رخت او من نقدها دزدیدهام
پای از دزدی کشیدم چونک دست از کار شد
زانک دزدی دزدتر از خویشتن بشنیدهام
جمله مرغان به پر و بال خود پریدهاند
من ز بال و پر خود بیبال و پر پریدهام
من به سنگ خود همیشه جام خود بشکستهام
من به چنگ خود همیشه پردهام بدریدهام
من به ناخنهای خود هم اصل خود برکندهام
من ز ابر چشم خود بر کشت جان باریدهام
ای سیه دل لاله بر کشتم چرا خندیدهای
نوبهارت وانماید آنچ من کاریدهام
چون بهارم از بهار شمس تبریزی خدیو
از درونم جمله خنده وز برون زاریدهام
غزل شمارهٔ ۱۵۸۳: می خرامد جان مجلس سوی مجلس گام گامغزل شمارهٔ ۱۵۸۵: ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که گوید کان چراغ دیدهها را دیدهام
پیش من نه دیدهاش را کامتحان دیدهام
هوش مصنوعی: هر کسی که ادعا کند که چشمداشتنی را دیده، باید بداند که من خودم این زیبایی را به خوبی تجربه کردهام.
چشم بد دور از خیالش دوشمان بس لطف کرد
من پس گوش از خجالت تا سحر خاریدهام
هوش مصنوعی: چشم ناپاک از خیال او دور باشد. او دیشب خیلی به ما لطف کرد و من از شرم و خجالت تا صبح گوشهایم را خاریدهام.
گرچه او عیار و مکار است گرد خویشتن
از میان رخت او من نقدها دزدیدهام
هوش مصنوعی: هرچند او فردی زیرک و فریبکار است، اما من با دقت و احتیاط، از میان لباسهایش ارزشهای خود را به سرقت بردهام.
پای از دزدی کشیدم چونک دست از کار شد
زانک دزدی دزدتر از خویشتن بشنیدهام
هوش مصنوعی: من از دزدی دست برداشتم، زیرا فهمیدم که دزدی، خود نیز میتواند به دزدی متهم شود و گاهی افراد، از خودشان دزدتر هستند.
جمله مرغان به پر و بال خود پریدهاند
من ز بال و پر خود بیبال و پر پریدهام
هوش مصنوعی: تمام پرندگان با بال و پر خود به پرواز درآمدهاند، اما من بدون بال و پر خود به اوج رسیدهام.
من به سنگ خود همیشه جام خود بشکستهام
من به چنگ خود همیشه پردهام بدریدهام
هوش مصنوعی: من همیشه با سنگ خود، جامم را شکستهام و با چنگ خود، پردههایم را پاره کردهام.
من به ناخنهای خود هم اصل خود برکندهام
من ز ابر چشم خود بر کشت جان باریدهام
هوش مصنوعی: من با ناخنهای خود، از وجود خود رفتهام و همچنین از چشمانم اشک ریختهام که جانم را nourished کردهاست.
ای سیه دل لاله بر کشتم چرا خندیدهای
نوبهارت وانماید آنچ من کاریدهام
هوش مصنوعی: ای دل سیاه، چرا که از غم من دم نمیزنی؟ چرا در بهار وجودت میخندی؟ مگر آنچه که من به خاطر تو انجام دادهام، نمیبینی؟
چون بهارم از بهار شمس تبریزی خدیو
از درونم جمله خنده وز برون زاریدهام
هوش مصنوعی: من همانند بهار شمس تبریزی هستم، درونم پر از شادی و لبخند است، اما از بیرون به نظر میرسد ناراحت و پژمرده شدهام.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۵۸۴ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1399/03/29 20:05
متین
سلام و عرض ادب
در مصراع دوم، با توجه به بی وزن بودن مصراع بنده گمان دارم که در انتهای مصراع «ها» حذف شده!
در این حالت مفهوم واضح تر، وزن برجا و خوانش اش خوش نوا تر خواهد شد. بدین صورت؛
هر که گوید کان چراغ دیدهها را دیدهام
پیش من نه دیدهاش را کامتحان ها دیدهام
نظر شما چیست!؟
1399/03/06 20:06
علی
کامتحان دیده ام با کسره ن
یعنی اینکه من خودم (مولانا) امثحان کننده و سنگ محکی هستم که دیده ها یا دریافت های (CONSCIOUSNESS) آدمها و یا بعبارتی استادان معنوی را می سنجد.