گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۰۷

ایا یاری که در تو ناپدیدم
تو را شکل عجب در خواب دیدم
چو خاتونان مصر از عشق یوسف
ترنج و دست بیخود می بریدم
کجا آن مه کجا آن چشم دوشین
کجا آن گوش کان‌ها می شنیدم
نه تو پیدا نه من پیدا نه آن دم
نه آن دندان که لب را می گزیدم
منم انبار آکنده ز سودا
کز آن خرمن همه سودا کشیدم
تو آرام دل سوداییانی
تو ذاالنون و جنید و بایزیدم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ایا یاری که در تو ناپدیدم
تو را شکل عجب در خواب دیدم
هوش مصنوعی: آیا یاری هست که در وجود تو گم شده‌‌ام؟ تو را در خواب به صورت عجیب و غریب مشاهده کردم.
چو خاتونان مصر از عشق یوسف
ترنج و دست بیخود می بریدم
هوش مصنوعی: مانند زنانی که در مصر به خاطر عشق یوسف نارنج و دست خود را به طور نابخود قطع می‌کردند.
کجا آن مه کجا آن چشم دوشین
کجا آن گوش کان‌ها می شنیدم
هوش مصنوعی: کجا آن معشوق زیبا، کجا آن چشمان دلربا، و کجا آن گوش‌هایی که با آن‌ها حرف‌های عاشقانه را می‌شنیدم؟
نه تو پیدا نه من پیدا نه آن دم
نه آن دندان که لب را می گزیدم
هوش مصنوعی: نه تو را می‌توانم ببینم، نه خودم، نه آن لحظه‌ای که بودیم و نه آن دندانی که لبم را می‌گزید.
منم انبار آکنده ز سودا
کز آن خرمن همه سودا کشیدم
هوش مصنوعی: من انباری پر از افکار و احساسات هستم که از آن، همه آنچه را که در گذشته تجربه کرده‌ام، جمع‌آوری کرده‌ام.
تو آرام دل سوداییانی
تو ذاالنون و جنید و بایزیدم
هوش مصنوعی: تو مایه آرامش دل‌های عاشقانی، تو همانند ذاالنون، جنید و بایزید هستی.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۵۰۷ به خوانش عندلیب

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"ایا یاری که"
با صدای پژمان واثقی (آلبوم تک آهنگ های پژمان واثقی)