غزل شمارهٔ ۱۴۹۲
بار دگر از راه سوی چاه رسیدیم
وز غربت اجسام بالله رسیدیم
با اسب بدان شاه کسی چون نرسیدهست
ما اسب بدادیم و بدان شاه رسیدیم
چون ابر بسی اشک در این خاک فشاندیم
وز ابر گذشتیم و بدان ماه رسیدیم
ای طبل زنان نوبت ما گشت بکوبید
وی ترک برون آ که به خرگاه رسیدیم
یک چند چو یوسف به بن چاه نشستیم
زان سر رسن آمد به سر چاه رسیدیم
ما چند صنم پیش محمد بشکستیم
تا در صنم دلبر دلخواه رسیدیم
نزدیکتر آیید که از دور رسیدیم
و احوال بپرسید که از راه رسیدیم
غزل شمارهٔ ۱۴۹۱: خلقان همه نیکند جز این تن که گزیدیمغزل شمارهٔ ۱۴۹۳: ما عاشق و سرگشته و شیدای دمشقیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بار دگر از راه سوی چاه رسیدیم
وز غربت اجسام بالله رسیدیم
هوش مصنوعی: بار دیگر از راه به چاه رسیدیم و از دوری اجسام، به خداوند رسیدیم.
با اسب بدان شاه کسی چون نرسیدهست
ما اسب بدادیم و بدان شاه رسیدیم
هوش مصنوعی: ما با دادن اسب به شاه، به او رسیدیم؛ چرا که کسی مانند ما، با اسب به او نرسیده است.
چون ابر بسی اشک در این خاک فشاندیم
وز ابر گذشتیم و بدان ماه رسیدیم
هوش مصنوعی: ما مانند ابر، بسیاری از اشکها را بر این خاک ریختیم و بعد از گذر از مشکلات و غمها، به خوشبختی و روشنایی رسیدیم.
ای طبل زنان نوبت ما گشت بکوبید
وی ترک برون آ که به خرگاه رسیدیم
هوش مصنوعی: ای طبلزنها، نوبت ما فرا رسیده است تا بهصدا درآورید. بکوبید و صدای خوش را بلند کنید، زیرا ما به کاخ رسیدیم.
یک چند چو یوسف به بن چاه نشستیم
زان سر رسن آمد به سر چاه رسیدیم
هوش مصنوعی: مدتی در جایی دشوار و تاریک گرفتار شدیم، اما به تدریج و با تلاش، به جایی رسیدیم که از آنجا میتوانیم به روشنی و رهایی دست یابیم.
ما چند صنم پیش محمد بشکستیم
تا در صنم دلبر دلخواه رسیدیم
هوش مصنوعی: ما تعداد زیادی از بتهای غیرمعمول را شکستیم تا به معشوق دلخواه خود دست پیدا کنیم.
نزدیکتر آیید که از دور رسیدیم
و احوال بپرسید که از راه رسیدیم
هوش مصنوعی: نزدیکتر بیایید چون ما از دور آمدیم و حال ما را بپرسید چون از راه رسیدیم.