اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بشکسته سر خلقی سر بسته که رنجورم
برده ز فلک خرقه آورده که من عورم
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از حال و روز خود شکایت میکند. او اشاره دارد به این که وضعیتی نامناسب و دردناک دارد و به نوعی به کمک نیاز دارد. او به سراغ خداوند یا نیروهای آسمانی رفته و میگوید که از آنها طلب کمک دارد، چون در این دنیا دچار مشکلات و رنجهای زیادی شده است. در نهایت، شاعر در مییابد که برای عبور از این مشکلات و ناملایمات، به آرامش و دلداری نیاز دارد.
وای از دل سنگینش وز عشوه رنگینش
او نیست منم سنگین کاین فتنه همیشورم
هوش مصنوعی: آه از دل سنگین او و از زیبایی فریبندهاش! او نیست، اما من دلم سنگین است و این درد و آشفتگی مرا به شدت میزند.
من در تک خونستم وز خوردن خون مستم
گویی که نیم در خون در شیره انگورم
هوش مصنوعی: من در حال تجربه عشق و حالتی از دیوانگی هستم، به گونهای که احساس میکنم در خون غوطهورم، انگار که نیمهجان در شیرهٔ شیرین انگور غرق شدهام.
ای عشق که از زفتی در چرخ نمیگنجی
چون است که می گنجی اندر دل مستورم
هوش مصنوعی: ای عشق تو که به خاطر عظمت و بزرگیات در آسمان جا نمیگیری، چگونه است که در دل پنهان من جا میگیری؟
در خانه دل جستی در را ز درون بستی
مشکات و زجاجم من یا نور علی نورم
هوش مصنوعی: در دل خود به دنبال جستوجو بودی و در را از درون به روی خود بستهای. من، یا همچون چراغی هستم که در دل آن نور به نور اضافه میشود.
تن حامله زنگی دل در شکمش رومی
پس نیم ز مشکم من یک نیم ز کافورم
هوش مصنوعی: بدن حاملهای که دلی پر از درد و رنج دارد، حالا درونش یک رومی خوابیده است. پس از این درد و رنج، من یک نیمه از عطر مشک را دارم و یک نیمه از بوی کافور.
بردی دل و من قاصد دل از دگران جویم
نادیده همیآرم اما نه چنین کورم
هوش مصنوعی: تو دل مرا ربودی و من به دنبال دل دیگران میگردم. نمیتوانم به کسی غیر از تو علاقهمند شوم، زیرا نمیتوانم به کسی دیگر نگاه کنم.
گر چهره زرد من در خاک رود روزی
روید گل زرد ای جان از خاک سر گورم
هوش مصنوعی: اگر روزی چهره زرد من در خاک دفن شود، یک گل زرد از آنجا خواهد رویید، ای جان! از خاک قبر من.
آخر نه سلیمان هم بشنید غم موری
آخر تو سلیمانی انگار که من مورم
هوش مصنوعی: در نهایت، حتی سلیمان نیز غم یک مور را نمیشنید، اما تو به قدری بزرگوار و مهربانی که به نظر میرسد من مانند یک مور باشم در کنار تو.
گفتی که چه می نالی صد خانه عسل داری
می مالم و می نالم هم خرقه زنبورم
هوش مصنوعی: گفتی چرا شکایت میکنی وقتی که صد خانه عسل داری؟ من در حالی که عسل دارم، هنوز ناراحتم چون خرقهام پر از زنبور است و نمیتوانم لذت ببرم.
می نالم از این علت اما به دو صد دولت
نفروشم یک ذره زین علت ناسورم
هوش مصنوعی: من از این دلیل شکایت دارم، اما هرگز به بهایی گزاف، حتی یک ذره از این درد دل نخواهم فروخت.
چون چنگ همیزارم چون بلبل گلزارم
چون مار همیپیچم چون بر سر گنجورم
هوش مصنوعی: من مانند چنگ نغمهسازم و مانند بلبل در باغ گل میچیدم. همانطور که مار به آرامی و با احتیاط میپیچد، من نیز وقتی بر سر گنجی قرار دارم، احتیاط میکنم.
گویی که انا گفتی با کبر و منی جفتی
آن عکس تو است ای جان اما من از آن دورم
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو با غرور و خودخواهی گفتی که من و تو هماهنگ و جفت هستیم، ولی آن تصویر تو را در این حالت متوجه نمیشوم و از آن فاصله دارم.
من خامم و بریانم خندنده و گریانم
حیران کن و حیرانم در وصلم و مهجورم
هوش مصنوعی: من در حالت خام و نپختهای هستم و همزمان شاد و غمگین. در عجب و سردرگمیام و در زمانی که به معشوق وصل هستم، احساس دوری و جدایی میکنم.
حاشیه ها
در خانه دل جستی در را ز درون بستی
مشکات و زجاجم من یا نور علی نورم
اشاره به آیه 35 سوره نور، این بیت و بویژه مصرع دوم با ترکیب بی نظیری بخشی از عظمت این آیه رو نشون میده.
پروردگارا ، با همه سربه هوایی ، دنیا طلبی و روزمرگی هایی که کم کم میرفت که دل و جانم را تسخیر کنند ، در وجود من رخنه کردی، آنطور که توجه من را به خودت جلب کردی و هیچ راهی به جز توجه به خودت برایم باقی نگذاشتی و مرا با عشق به سوی خود کشاندی، و اکنون نسبت به تو به مرحله ای از ادراک رسیدم ، منتهی نمیدانم که من مانند همان چراغدان و شیشه ای هستم که نوری (اشاره به خدا) درون من قرار گرفته و وجودم را به هدایتش روشنایی بخشیده یا اینکه من خود نوری هستم و نور دیگری در وجودم قرار گرفته و آگاهی و ادراک مرا صدچندان کرده.( تعابیر و تفاسیر زیادی از آیه نور وجود دارد ، از جمله تفسیر مشکات و زجاج به حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) و نور علی نور به امامان که یکی پس از دیگری آمده آمد)