گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۹۶

باز در اسرار روم جانب آن یار روم
نعره بلبل شنوم در گل و گلزار روم
تا کی از این شرم و حیا شرم بسوزان و بیا
همره دل گردم خوش جانب دلدار روم
صبر نمانده‌ست که من گوش سوی نسیه برم
عقل نمانده‌ست که من راه به هنجار روم
چنگ زن ای زهره من تا که بر این تنتن تن
گوش بر این بانگ نهم دیده به دیدار روم
خسته دام است دلم بر در و بام است دلم
شاهد دل را بکشم سوی خریدار روم
گفت مرا در چه فنی کار چرا می نکنی
راه دکانم بنما تا که پس کار روم
تا که ز خود بد خبرش رفت دلم بر اثرش
کو اثری از دل من تا که بر آثار روم
تا ز حریفان حسد چشم بدی درنرسد
کف به کف یار دهم در کنف غار روم
درس رئیسان خوشی بی‌هشی است و خمشی
درس چو خام است مرا بر سر تکرار روم

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (رجز مثمن مطوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز در اسرار روم جانب آن یار روم
نعره بلبل شنوم در گل و گلزار روم
هوش مصنوعی: در دوباره به رازهای روم می‌نگرم و صدای بلبل را در میان گل‌ها و باغ‌های روم می‌شنوم، که در دل من یاد آن معشوقه‌ام را زنده می‌کند.
تا کی از این شرم و حیا شرم بسوزان و بیا
همره دل گردم خوش جانب دلدار روم
هوش مصنوعی: تا کی باید از شرم و حیا رنج بکشم؟ بس است، بیا و همراه با دل من به سوی محبوب برویم.
صبر نمانده‌ست که من گوش سوی نسیه برم
عقل نمانده‌ست که من راه به هنجار روم
هوش مصنوعی: صبری در من نمانده تا من به سوی وعده‌ها بروم و عقلی در من باقی نمانده تا به راه درست بروم.
چنگ زن ای زهره من تا که بر این تنتن تن
گوش بر این بانگ نهم دیده به دیدار روم
هوش مصنوعی: ای زهره من، ساز بزن و به نغمه‌ات گوش فراتر از این تن برسان، تا به تماشای تو بیایم و از زیبایی‌ات بهره‌مند شوم.
خسته دام است دلم بر در و بام است دلم
شاهد دل را بکشم سوی خریدار روم
هوش مصنوعی: دل من از بی‌تابی و خستگی به شدت نگران و آشفته است. احساس می‌کنم که می‌خواهم دل را به سوی کسی که به آن نیاز دارد ببرم و آن را به او بسپارم.
گفت مرا در چه فنی کار چرا می نکنی
راه دکانم بنما تا که پس کار روم
هوش مصنوعی: از من پرسیدند که در چه حرفه‌ای فعالیت می‌کنی، چرا به کار نمی‌پردازی؟ راه کسب و کارم را نشان بده تا بتوانم بعداً به کارم برسم.
تا که ز خود بد خبرش رفت دلم بر اثرش
کو اثری از دل من تا که بر آثار روم
هوش مصنوعی: دل من وقتی متوجه شد که او از خود بی‌خبر است، به دنبال نشانه‌ای از خودم می‌گردد تا به او برسم و آثار عشقم را بر دلم بیابم.
تا ز حریفان حسد چشم بدی درنرسد
کف به کف یار دهم در کنف غار روم
هوش مصنوعی: من برای اینکه حسادت و بدی از رقبای خود دور بماند، دستم را در دست یار می‌گذارم و به کنار غار می‌روم.
درس رئیسان خوشی بی‌هشی است و خمشی
درس چو خام است مرا بر سر تکرار روم
هوش مصنوعی: درس‌های بزرگان و رئیسان، گاهی به نوعی از سر بی‌خبری و بی‌احساسی است. وقتی انسان از روی ناآگاهی و خامی به تکرار آنها می‌پردازد، احساس می‌کند که هنوز در مرحله ابتدایی و یادگیری است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۳۹۶ به خوانش علیرضا بخشی زاده روشنفکر
غزل شمارهٔ ۱۳۹۶ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۳۹۶ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1389/02/09 08:05
روزبه

به نظرم یک "و" در بیت دوم مصرع دوم جا افتاده:
همره دل گردم و خوش جانب دلدار روم
---
پاسخ: می‌تواند اینطور که شما می‌فرمایید درست باشد و البته بدون واو هم با توجه به قواعد تقطیع سکته مجاز است. دوستان با دیوان چاپی مقایسه کنند نتیجه را اطلاع دهند.

1389/03/25 22:05
نگین شکروی

بادرودوسپاس فراوان
متن شعر بصورت حاضر, مطابق با نسخه ی اصلی است(همره دل گردم خوش جانب دلدار روم)
---
پاسخ: ممنون بابت زحمتی که برای تحقیق مطلب کشیدید.

1397/07/19 11:10
مهدی قناعت پیشه

...درس چو خام است مرا بر سر تکرار روم.منظور درس وآموخته من این است که خاموش باش واز هشیاری مگو ولی این درس برای من که پخته هستم دیگر خام است و ناچار مکرر تکرار میکنم

1401/12/09 03:03
کوروش

منظور ار رعیسان خوشی چیه ؟